نزدیکی، ورود، دخول، پیشرفت، افزایش، جلوس، نمائات (حیوان و درخت)
نیل (به جاه و مقام بهخصوص سلطنت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the accession of Nader
به سلطنت رسیدن نادر
حقوق تملک نما، شیئی اضافه یا الحاقشده
به ترتیب خرید وارد دفتر و ثبت کردن
The library carefully accessions all books.
کتابخانه با دقت همهی کتابهای جدید را فهرست میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accession» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accession