شکل جمع:
inaugurations(مراسم) تحلیف، انتصاب، معارفه
The inauguration of the new president was a historic event.
مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید رویدادی تاریخی بود.
The inauguration was broadcast live across the nation.
مراسم انتصاب بهصورت زنده در سراسر کشور پخش شد.
افتتاح، گشایش، آغازبهکار (شروع رسمی فعالیت، کار، مجموعه و...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The inauguration of the new policy took place last week.
آغازبهکار سیاست جدید هفتهی گذشته کلید خورد.
The inauguration of the art exhibit drew a large crowd.
افتتاحیهی این نمایشگاه هنری جمعیت زیادی را به خود جلب کرد.
آغاز، شروع، ابتدا (آغاز فعالیت، سبک یا دورهای جدید)
The inauguration of a national holiday brought joy to citizens.
شروع جشن ملی باعث شادی شهروندان شد.
Everyone gathered to celebrate the inauguration of a new era in technology.
همه گرد هم آمدند تا آغاز دورهی جدیدی از فناوری را جشن بگیرند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inauguration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inauguration