فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Inauguration

ˌɪˌnɒɡjəˈreɪʃn̩ ɪˌnɔːɡjʊˈreɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inaugurations

معنی‌ها

  • noun
    افتتاح، گشایش
  • noun
    (طی مراسم) انتصاب، تحلیف
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد inauguration

  1. noun installation of newcomers
    Synonyms: commencement, inaugural, induction, initiation, institution, investiture, launch, launching, opening, setting up
    Antonyms: adjournment, close, end, finish

ارجاع به لغت inauguration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inauguration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inauguration

لغات نزدیک inauguration

پیشنهاد بهبود معانی