امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inauguration

ˌɪˌnɒɡjəˈreɪʃn̩ ɪˌnɔːɡjʊˈreɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inaugurations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
(مراسم) تحلیف، انتصاب، معارفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The inauguration of the new president was a historic event.
- مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید رویدادی تاریخی بود.
- The inauguration was broadcast live across the nation.
- مراسم انتصاب به‌صورت زنده در سراسر کشور پخش شد.
noun countable uncountable
افتتاح، گشایش، آغازبه‌کار (شروع رسمی فعالیت، کار، مجموعه و...)
- The inauguration of the new policy took place last week.
- آغازبه‌کار سیاست جدید هفته‌ی گذشته کلید خورد.
- The inauguration of the art exhibit drew a large crowd.
- افتتاحیه‌ی این نمایشگاه هنری جمعیت زیادی را به خود جلب کرد.
noun countable uncountable
آغاز، شروع، ابتدا (آغاز فعالیت، سبک یا دوره‌ای جدید)
- The inauguration of a national holiday brought joy to citizens.
- شروع جشن ملی باعث شادی شهروندان شد.
- Everyone gathered to celebrate the inauguration of a new era in technology.
- همه گرد هم آمدند تا آغاز دوره‌ی جدیدی از فناوری را جشن بگیرند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inauguration

  1. noun installation of newcomers
    Synonyms:
    commencement inaugural induction initiation institution investiture launch launching opening setting up
    Antonyms:
    adjournment close end finish

ارجاع به لغت inauguration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inauguration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inauguration

لغات نزدیک inauguration

پیشنهاد بهبود معانی