آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ شهریور ۱۴۰۴

    Inborn

    ˈɪnbɔːrn ˌɪnˈbɔːn

    معنی inborn | جمله با inborn

    adjective

    مادرزادی، ارثی، درون‌زاد، نهادی، موروثی، ذاتی، فطری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    man's inborn desire to fly

    میل ذاتی بشر به پرواز

    Is diabetes inborn?

    آیا مرض قند ارثی است؟

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inborn

    1. adjective natural
      Synonyms:
      native inherent innate instinctive intrinsic hereditary inbred inherited essential constitutional congenital ingrained deep-seated indigenous unacquired intuitive connate ingenerate in dwelling connatural
      Antonyms:
      acquired learned
    1. adjective coming from birth; natural
      Synonyms:
      native natural innate inherent hereditary congenital instinctive intrinsic essential inbred ingrained constitutional deep-seated connate intuitive indigenous inherited unacquired ingenerate connatural indwelling
      Antonyms:
      acquired earned

    سوال‌های رایج inborn

    معنی inborn به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «inborn» در زبان فارسی به «ذاتی»، «مادرزادی» یا «فطری» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف ویژگی‌ها، استعدادها یا خصوصیات فردی به کار می‌رود که از زمان تولد در شخص وجود دارند و نیازی به یادگیری یا کسب آن‌ها از محیط نیست. به بیان دیگر، ویژگی‌های «inborn» بخشی از ساختار طبیعی و ژنتیکی فرد محسوب می‌شوند و نشان‌دهنده‌ی تفاوت‌های ذاتی میان انسان‌ها در توانایی‌ها، گرایش‌ها و شخصیت است.

    از منظر روان‌شناسی و علوم رفتاری، صفات «inborn» نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت و رفتار انسان دارند. برخی توانایی‌ها مانند حساسیت، خلاقیت، مهارت‌های حرکتی اولیه یا تمایلات خاص ممکن است به صورت ذاتی در فرد وجود داشته باشند و با رشد طبیعی کودک بروز کنند. تحقیقات علمی نشان داده است که تفاوت‌های ژنتیکی و زیست‌شناختی می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی بر نحوه‌ی یادگیری، واکنش به محرک‌ها و رفتارهای اجتماعی افراد داشته باشند.

    در حوزه‌ی آموزش و پرورش، شناخت ویژگی‌های «inborn» اهمیت ویژه‌ای دارد. معلمان و والدین با درک استعدادها و توانایی‌های فطری کودکان می‌توانند محیط آموزشی و فرصت‌های یادگیری مناسبی فراهم کنند که باعث رشد بهتر و شکوفایی توانایی‌های طبیعی آنان شود. به عبارت دیگر، درک تفاوت‌های ذاتی افراد به برنامه‌ریزی آموزشی هدفمند و مؤثر کمک می‌کند و مانع مقایسه‌های نادرست میان دانش‌آموزان می‌شود.

    از جنبه‌ی فلسفی و فرهنگی، مفهوم «inborn» با بحث‌های مربوط به طبیعت و تربیت (Nature vs. Nurture) مرتبط است. این نظریه‌ها بررسی می‌کنند که چه میزان از ویژگی‌ها و رفتارهای انسان ناشی از ساختار ژنتیکی و ذاتی اوست و چه میزان تحت تأثیر محیط، تجربه و تربیت شکل می‌گیرد. در این زمینه، صفات «inborn» نماد آن بخش از انسان هستند که مستقل از محیط بیرونی و تجربیات زندگی، وجود دارند و در شکل‌دهی به هویت فرد نقش اساسی ایفا می‌کنند.

    از دیدگاه اجتماعی و شخصی، درک و پذیرش ویژگی‌های «inborn» خود و دیگران می‌تواند به بهبود روابط انسانی و افزایش خودآگاهی منجر شود. شناخت استعدادها و خصوصیات فطری، فرد را قادر می‌سازد تا مسیر زندگی و فعالیت‌های خود را با توجه به توانایی‌های طبیعی‌اش انتخاب کند و در نتیجه احساس رضایت و موفقیت بیشتری داشته باشد. همچنین، این مفهوم به پذیرش تفاوت‌ها میان افراد و احترام به تنوع انسانی کمک می‌کند، زیرا می‌فهمیم که برخی ویژگی‌ها ذاتی و قابل تغییر نیستند، بلکه بخشی از ماهیت فرد هستند.

    ارجاع به لغت inborn

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inborn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inborn

    لغات نزدیک inborn

    • - inbeing
    • - inboard
    • - inborn
    • - inbound
    • - inbounds
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.