آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Inherited

ɪnˈher.ɪtɪd ɪnˈherɪtɪd

معنی inherited | جمله با inherited

adjective

ارثی، موروثی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The inherited genetic disorder caused him to have a weak immune system.

اختلال ژنتیکی ارثی باعث شد سیستم ایمنی ضعیفی داشته باشد.

The inherited wealth allowed him to live a life of luxury.

ثروت موروثی به او این امکان را داد که زندگی تجملاتی‌ای داشته باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inherited

  1. adjective hereditary
    Synonyms:
    genetic inborn in the blood handed down passed down innate inbred congenital in the genes connate rooted

سوال‌های رایج inherited

معنی inherited به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی inherited در زبان فارسی به «موروثی» یا «ارثی» ترجمه می‌شود.

کلمه‌ی inherited معمولاً برای اشاره به ویژگی‌ها، دارایی‌ها، یا شرایطی به کار می‌رود که از نسل‌های قبلی به فرد یا نسل بعدی منتقل شده است. این انتقال می‌تواند از طریق ژنتیک باشد، مانند صفات جسمانی و ویژگی‌های بیولوژیکی، یا از طریق قانون و سنت، مانند دارایی‌ها و اموال که به ارث گذاشته می‌شوند. مفهوم «ارثی بودن» در فرهنگ‌ها و علوم مختلف جایگاه مهمی دارد و به نحوی بیانگر پیوستگی و ارتباط میان نسل‌ها است.

در زمینه زیست‌شناسی و ژنتیک، inherited به صفات و ویژگی‌هایی گفته می‌شود که از والدین به فرزندان منتقل می‌شود. این صفات می‌توانند شامل رنگ چشم، رنگ مو، گروه خونی، یا حتی برخی بیماری‌های ژنتیکی باشند. مطالعه ویژگی‌های ارثی نقش مهمی در فهم چگونگی انتقال صفات و بیماری‌ها بین نسل‌ها ایفا می‌کند و در پزشکی و تحقیقات علمی کاربرد فراوان دارد.

از سوی دیگر، مفهوم inherited در حقوق و امور مالی به اموالی اشاره دارد که پس از فوت فرد، به وراث قانونی یا افراد مشخص شده منتقل می‌شود. این اموال ممکن است شامل خانه، زمین، پول، آثار هنری و سایر دارایی‌ها باشد. فرآیند انتقال این دارایی‌ها تحت قوانین ارث و وصیت‌نامه انجام می‌شود و اهمیت زیادی در حفظ حقوق وراث و مدیریت دارایی‌های خانوادگی دارد.

علاوه بر جنبه‌های ژنتیکی و مالی، عبارت inherited می‌تواند به ارزش‌ها، سنت‌ها و فرهنگ‌های منتقل شده از نسل‌های پیشین اشاره داشته باشد. بسیاری از جوامع، باورها، آداب و رسوم خود را به صورت ارثی و نسل به نسل حفظ و منتقل می‌کنند تا هویت فرهنگی و اجتماعی خود را حفظ نمایند. این نوع ارث به شکل معنوی یا غیرمادی است و نقش مهمی در شکل‌دهی به هویت جمعی افراد دارد.

مفهوم inherited بیانگر پیوند و ارتباط عمیق میان گذشته و حال است. چه در زمینه ژنتیکی، مالی، یا فرهنگی، این واژه نشان می‌دهد که بخش‌هایی از وجود یا زندگی افراد نتیجه تجربیات، ویژگی‌ها و دارایی‌های نسل‌های گذشته است. شناخت و احترام به این انتقال‌ها می‌تواند به درک بهتر خودمان و نقش‌مان در تاریخ و جامعه کمک کند.

ارجاع به لغت inherited

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inherited» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inherited

لغات نزدیک inherited

پیشنهاد بهبود معانی