با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Inheritor

ɪnˈherɪt̬ər ɪnˈherɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ارث‌بر، میراث‌بر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد inheritor

  1. noun A person who is entitled by law or by the terms of a will to inherit the estate of another
    Synonyms: heir, recipient, successor, grantee, heritor

ارجاع به لغت inheritor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inheritor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inheritor

لغات نزدیک inheritor

پیشنهاد بهبود معانی