Heritor

ˈherɪtər ˈherɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ار بر، وار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heritor

  1. noun A person who is entitled by law or by the terms of a will to inherit the estate of another
    Synonyms: heir, inheritor

ارجاع به لغت heritor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heritor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heritor

لغات نزدیک heritor

پیشنهاد بهبود معانی