سومشخص مفرد:
learnsوجه وصفی حال:
learningصفت تفضیلی:
more learnedصفت عالی:
most learnedدانا، عالم، دانشمند، فاضل، عالمانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gharib was a learned man.
قریب مرد دانشمندی بود.
let's suppose your father was learned ...
گیرم پدر تو بود فاضل ...
a learned speech
سخنرانی دانشمندانه
a learned society
انجمن علمی
learned publications
نشریات علمی
a learned response
واکنش اکتسابی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «learned» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/learned