سومشخص مفرد:
studiesوجه وصفی حال:
studyingسنجیده، حسابشده
a studied reply
پاسخ سنجیده
The studied approach to problem-solving yielded impressive results.
رویکرد حسابشده برای حل مسئله نتایج چشمگیری به همراه داشت.
به عمد، عمدی، به قصد، تعمدی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The room was in studied disarray.
اتاق به عمد در هم ریخته شده بود.
The killer's actions seemed studied.
اقدامات قاتل به نظر عمدی بود.
عالم، آگاه (شخص)، عالمانه، دانسته، آگاهانه (رفتار و غیره)
He is a studied linguist, fluent in several languages.
او زبانشناس عالمی است و به چندین زبان مسلط است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «studied» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/studied