سومشخص مفرد:
considersوجه وصفی حال:
consideringسنجیده، حسابشده، با فکر، مطالعهشده، با اندیشه
his considered opinions
عقاید حسابشدهی او
Her considered opinion helped clarify the complex issue.
نظر با اندیشهی او به روشن شدن موضوع پیچیده کمک کرد.
با احترام، محترم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her works are highly considered by some critics.
برخی از منتقدین برای آثار او احترام زیادی قایلند.
He is a considered figure in the community, known for his wisdom and integrity.
او شخصیتی محترم در جامعه است که بهدلیل خرد و درستی خود شناخته شده است.
با در نظر گرفتن همه چیز، پس از بررسی همهی جوانب
با درنظر گرفتن همهی جوانب یا شرایط، ازهرنظر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «considered» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/considered