با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Considered

kənˈsɪdərd kənˈsɪdəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    considers
  • وجه وصفی حال:

    considering

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سنجیده، حساب‌شده، با فکر، مطالعه‌شده، با اندیشه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- his considered opinions
- عقاید حساب‌شده‌ی او
- Her considered opinion helped clarify the complex issue.
- نظر با اندیشه‌ی او به روشن شدن موضوع پیچیده کمک کرد.
adjective
با احترام، محترم
- Her works are highly considered by some critics.
- برخی از منتقدین برای آثار او احترام زیادی قایلند.
- He is a considered figure in the community, known for his wisdom and integrity.
- او شخصیتی محترم در جامعه است که به‌دلیل خرد و درستی خود شناخته شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد considered

  1. adjective deliberate, thought-out
    Synonyms: advised, aforethought, contemplated, designed, designful, examined, express, given due consideration, gone into, intentional, investigated, mediated, premeditated, prepense, studied, studious, thought-about, thought-through, treated, voluntary, weighed, well advised, well chosen, willful
    Antonyms: disregarded, forgotten, neglected, unplanned, unstudied

Idioms

  • all things considered

    با در نظر گرفتن همه چیز، پس از بررسی همه‌ی جوانب

    با درنظر گرفتن همه‌ی جوانب یا شرایط، ازهرنظر

لغات هم‌خانواده considered

ارجاع به لغت considered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «considered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/considered

لغات نزدیک considered

پیشنهاد بهبود معانی