آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Unstudied

ˌʌnˈstʌdɪd ˌʌnˈstʌdɪd

معنی unstudied | جمله با unstudied

adjective

طبیعی، فطری، ذاتی، غیرتصنعی (لطف و ملاحت و غیره)

Her unstudied beauty made her stand out in a room full of overly made-up women.

زیبایی طبیعی‌اش باعث شد در اتاقی پر از زنان بیش‌ازحد بزک‌کرده متمایز شود.

The actress's unstudied performance was praised for its honesty and realism.

بازی غیرتصنعی این بازیگر به دلیل صداقت و واقع‌گرایی مورد ستایش قرار گرفت.

adjective

درس‌نخوانده، ناآموخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Despite being unstudied in the subject, she was able to contribute valuable insights to the discussion.

علی‌رغم اینکه در این موضوع درس‌نخوانده نبود، توانست در این بحث دیدگاه‌های ارزشمندی را ارائه کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unstudied

  1. adjective unlearned
    Synonyms:
    untrained untaught unversed

ارجاع به لغت unstudied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unstudied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unstudied

لغات نزدیک unstudied

پیشنهاد بهبود معانی