فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Impromptu

ɪmˈprɑːmptuː ɪmˈprɒmptjuː

شکل جمع:

impromptus

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

فی‌البداهه، فی‌المجلس، ارتجالی، بداهه، ناگهانی، بی‌مقدمه، بی‌درنگ (بدون برنامه‌ریزی یا آمادگی قبلی)

an impromptu speech

نطق فی‌البداهه

Her impromptu performance impressed everyone.

اجرای بداهه‌ی او همه را تحت‌تأثیر قرار داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The impromptu nature of the event made it feel more genuine.

ماهیت برنامه‌ریزی‌نشده‌ی رویداد باعث شد حس طبیعی‌تری داشته باشد.

noun

بداهه‌گویی، (سخنرانی، اجرا، برنامه، کار و...) فی‌البداهه، فی‌المجلس، ارتجالی، بداهه، ناگهانی، بی‌مقدمه، بی‌درنگ (بدون برنامه‌ریزی یا آمادگی قبلی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The actor’s impromptu brought the audience to tears.

بداهه‌گویی آن بازیگر، تماشاگران را به گریه انداخت.

She delivered a heartfelt impromptu after receiving the award.

پس‌از دریافت جایزه، سخنرانی بداهه‌ی احساسی‌ای ایراد کرد.

noun

موسیقی قطعه‌ی بداهه‌، بداهه‌نوازی (نوعی از موسیقی که در آن قطعه یا اجرا بدون آمادگی قبلی و به‌صورت بداهه انجام می‌شود)

She ended the concert with a beautiful impromptu.

او کنسرت را با بداهه‌نوازی زیبایی به پایان رساند.

Schubert’s impromptus are some of the finest examples of Romantic piano music.

قطعه‌های بداهه‌‌ی شوبرت از بهترین نمونه‌های موسیقی رمانتیک پیانو هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impromptu

  1. adjective, adverb unrehearsed, improvised
    Synonyms:
    spontaneous unprepared unscripted improvised offhand ad-lib extemporaneous extempore off the cuff unpremeditated extemporized winging it dashed off played by ear shot from the hip whipped up thrown off tossed off vamped improv unstudied fake faked improviso
    Antonyms:
    planned deliberate premeditated rehearsed designed

ارجاع به لغت impromptu

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impromptu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impromptu

لغات نزدیک impromptu

پیشنهاد بهبود معانی