آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ فروردین ۱۴۰۴

    Impromptu

    ɪmˈprɑːmptuː ɪmˈprɒmptjuː

    شکل جمع:

    impromptus

    معنی impromptu | جمله با impromptu

    adjective

    فی‌البداهه، فی‌المجلس، ارتجالی، بداهه، ناگهانی، بی‌مقدمه، بی‌درنگ (بدون برنامه‌ریزی یا آمادگی قبلی)

    an impromptu speech

    نطق فی‌البداهه

    Her impromptu performance impressed everyone.

    اجرای بداهه‌ی او همه را تحت‌تأثیر قرار داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The impromptu nature of the event made it feel more genuine.

    ماهیت برنامه‌ریزی‌نشده‌ی رویداد باعث شد حس طبیعی‌تری داشته باشد.

    noun

    بداهه‌گویی، (سخنرانی، اجرا، برنامه، کار و...) فی‌البداهه، فی‌المجلس، ارتجالی، بداهه، ناگهانی، بی‌مقدمه، بی‌درنگ (بدون برنامه‌ریزی یا آمادگی قبلی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The actor’s impromptu brought the audience to tears.

    بداهه‌گویی آن بازیگر، تماشاگران را به گریه انداخت.

    She delivered a heartfelt impromptu after receiving the award.

    پس‌از دریافت جایزه، سخنرانی بداهه‌ی احساسی‌ای ایراد کرد.

    noun

    موسیقی قطعه‌ی بداهه‌، بداهه‌نوازی (نوعی از موسیقی که در آن قطعه یا اجرا بدون آمادگی قبلی و به‌صورت بداهه انجام می‌شود)

    She ended the concert with a beautiful impromptu.

    او کنسرت را با بداهه‌نوازی زیبایی به پایان رساند.

    Schubert’s impromptus are some of the finest examples of Romantic piano music.

    قطعه‌های بداهه‌‌ی شوبرت از بهترین نمونه‌های موسیقی رمانتیک پیانو هستند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد impromptu

    1. adjective, adverb unrehearsed, improvised
      Synonyms:
      spontaneous unprepared unscripted improvised offhand ad-lib extemporaneous extempore off the cuff unpremeditated extemporized winging it dashed off played by ear shot from the hip whipped up thrown off tossed off vamped improv unstudied fake faked improviso
      Antonyms:
      planned deliberate premeditated rehearsed designed

    سوال‌های رایج impromptu

    شکل جمع impromptu چی میشه؟

    شکل جمع impromptu در زبان انگلیسی impromptus است.

    ارجاع به لغت impromptu

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «impromptu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impromptu

    لغات نزدیک impromptu

    • - improbable
    • - improbity
    • - impromptu
    • - improper
    • - improper fraction
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.