صفت تفضیلی:
more spontaneousصفت عالی:
most spontaneousخودبهخود، ناخودآگاه، خودجوش، بیبرنامه، ناگهانی، طبیعی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژه
He made a spontaneous decision to book a last-minute trip to the beach.
او تصمیمی آنی گرفت تا یک سفر لحظهآخری به ساحل رزرو کند.
The audience gave a spontaneous round of applause the moment she finished speaking.
تماشاگران بهمحض اینکه او صحبتش را تمام کرد، تشویقی خودجوش انجام دادند.
His reaction was spontaneous rather than premeditated.
واکنش او خودبهخود بود نه ازپیشتعیینشده.
spontaneous laughter
خندهی ناخودآگاه
a spontaneous expression of affection
اظهار محبت خودجوش
spontaneous obedience
اطاعت بیچونوچرا
پزشکی زیستشناسی غریزی، خودکنشگر، خودعمل، خودبهخودی، خودانگیخته، خودآیند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some cells undergo spontaneous mutations that are not triggered by radiation or chemicals.
برخی سلولها دچار جهشهای خودبهخود میشوند که ناشی از اشعه یا مواد شیمیایی نیستند.
His spontaneous acts of kindness brightened the lives of those around him.
اعمال غریزی مهربانانهی او زندگی اطرافیانش را روشن کرد.
In rare cases, patients experience a spontaneous recovery that cannot be explained by medicine.
در موارد نادر، بیماران دچار بهبودی خودبهخود میشوند که پزشکی قادر به توضیح آن نیست.
His spontaneous act of kindness touched the heart of the homeless man on the street corner.
مهربانی غریزی او، قلب مرد بیخانمان گوشهی خیابان را لمس کرد.
The spontaneous blooming of wildflowers
شکوفایی طبیعی گلهای وحشی
spontaneous recovery from a disease
بهبودیابی خودانگیخته از بیماری
spontaneous abortion
سقط جنین خودبهخودی
spontaneous nosebleed
خوندماغ خودآیند
صفت تفضیلی spontaneous در زبان انگلیسی more spontaneous است.
صفت عالی spontaneous در زبان انگلیسی most spontaneous است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spontaneous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spontaneous