آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Automatic

    ˌɑːt̬əˈmæt̬ɪk ˌɔːtəˈmætɪk

    شکل جمع:

    automatics

    معنی automatic | جمله با automatic

    adjective B2

    غیر ارادی، خودکار، ناخودآگاه، ناهشیارانه، عادتی، از روی خو

    For most of us breathing is automatic.

    برای اکثر ما نفس کشیدن غیرارادی است.

    an automatic gesture

    حرکت از روی عادت

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He automatically turned left and opened the door.

    او ناخودآگاهانه به طرف چپ چرخید و در را گشود.

    When workers retire, they automatically cease to be union members.

    وقتی که کارگران بازنشسته می‌شوند، خودبه‌خود از عضویت در اتحادیه برکنار می‌گردند.

    noun countable

    دستگاه خودکار ، مربوط به ماشینهای خودکار، (اتومبیل) دنده اتوماتیک، (جنگ افزار) خودکار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    automatic landing gear

    (در هواپیما) دستگاه فرود خودکار

    automatic machinery

    ماشین آلات خودکار

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    automatic rifle

    تفنگ خودکار (مسلسل مانند)

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد automatic

    1. adjective done or made by machine
      Synonyms:
      mechanical motorized electric electronic automated mechanized robotic self-regulating self-starting self-moving
      Antonyms:
      manual by hand
    1. adjective done by habit
      Synonyms:
      habitual routine instinctive natural spontaneous reflex involuntary unconscious mechanical perfunctory impulsive unthinking intuitive unintentional unwilled instinctual unforced unmeditated knee-jerk autogenetic
      Antonyms:
      thought-out
    1. adjective occurring as natural consequence
      Synonyms:
      necessary inevitable unavoidable certain assured inescapable routine
      Antonyms:
      unnatural stilted

    Collocations

    automatic data processing

    پردازش خودکار داده‌ها

    لغات هم‌خانواده automatic

    • noun
      automation
    • adjective
      automatic, automated
    • adverb
      automatically

    سوال‌های رایج automatic

    شکل جمع automatic چی میشه؟

    شکل جمع automatic در زبان انگلیسی automatics است.

    ارجاع به لغت automatic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «automatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/automatic

    لغات نزدیک automatic

    • - automated
    • - automated decision-making
    • - automatic
    • - automatic car
    • - automatic check
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.