آخرین به‌روزرسانی:

Mechanized

ˈmekənaɪzd ˈmekənaɪzd

سوم‌شخص مفرد:

mechanizes

وجه وصفی حال:

mechanizing

معنی

ماشینی، ماشینی‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mechanized

  1. adjective equipped with machinery
    Synonyms:
    motorized mechanised
  1. verb
    Synonyms:
    equipped

لغات هم‌خانواده mechanized

ارجاع به لغت mechanized

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mechanized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mechanized

لغات نزدیک mechanized

پیشنهاد بهبود معانی