گذشتهی ساده:
mechanizedشکل سوم:
mechanizedسومشخص مفرد:
mechanizesوجه وصفی حال:
mechanizingمکانیره کردن، با ماشینآلات و لوازم مکانیکی مجهزکردن، با وسایل مکانیکی کارکردن
ماشینی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
mechanized agriculture
کشاورزی مکانیزه
We should mechanize our coal mines.
ما باید کانهای زغالسنگ خود را مکانیزه کنیم.
mechanized weapons
جنگافزارهای زرهی و متحرک
The tank is a mechanized weapon.
تانک یک جنگافزار زرهی و متحرک است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mechanize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mechanize