با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Industrialize

ɪnˈdʌstriəlaɪz ɪnˈdʌstriəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    industrialized
  • شکل سوم:

    industrialized
  • سوم شخص مفرد:

    industrializes
  • وجه وصفی حال:

    industrializing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    صنعتی کردن، بنگاه‌های صنعتی تأسیس کردن
    • - an industrialized country
    • - یک کشور صنعتی
    • - the rapid industrialization of Japan
    • - صنعتی شدن سریع ژاپن
    • - We must industrialize our agriculture.
    • - ما باید کشاورزی خود را صنعتی کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد industrialize

  1. verb Develop industry; become industrial
    Synonyms: industrialise

لغات هم‌خانواده industrialize

ارجاع به لغت industrialize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «industrialize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/industrialize

لغات نزدیک industrialize

پیشنهاد بهبود معانی