با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Industriousness

ɪnˈdʌstriəsnəs ɪnˈdʌstriəsnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    سخت‌کوشی
    • - The industriousness of the workers was evident in the way they completed the project ahead of schedule.
    • - سخت‌کوشی کارگران در نحوه‌ی تکمیل پروژه زودتر از موعد مشهود بود.
    • - Her industriousness and determination helped her achieve her goals.
    • - سخت‌کوشی و عزم راسخ او به او کمک کرد تا به اهدافش برسد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد industriousness

  1. noun Steady attention and effort, as to one's occupation
    Synonyms: diligence, industry, application, assiduity, assiduousness, sedulousness

لغات هم‌خانواده industriousness

ارجاع به لغت industriousness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «industriousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/industriousness

لغات نزدیک industriousness

پیشنهاد بهبود معانی