فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Industrially
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
به‌صورت صنعتی، از لحاظ صنعتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Industrially, it is easy to remove ammonia.
از لحاظ صنعتی، حذف آمونیاک آسان است.
Nine-tenths of all the wood we use industrially is softwood.
نُه دهم کل چوبی که ما به‌صورت صنعتی استفاده می‌کنیم، نرم‌چوب است.
لغات هم‌خانواده industrially
-
adjectiveindustrial, industrialized, industrious
-
verb - transitiveindustrialize
-
adverbindustrially, industriously
ارجاع به لغت industrially
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «industrially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/industrially
لغات نزدیک industrially
- - industrialize
- - industrialized
- - industrially
- - industrio-
- - industrious