گذشتهی ساده:
platedشکل سوم:
platedسومشخص مفرد:
platesوجه وصفی حال:
platingشکل جمع:
platesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) با کوشش کم، دو دستی (تقدیم شده)
(عامیانه) کار (در دست انجام)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plate