با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Coat

koʊt kəʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    coated
  • شکل سوم:

    coated
  • سوم‌شخص مفرد:

    coats
  • وجه وصفی حال:

    coating
  • شکل جمع:

    coats

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
کت، نیم‌تنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a suit (or a coat and trousers)
- کت و شلوار
- He was wearing a woolen coat.
- پالتویی پشمی به تن داشت.
- Wear your coat; it's cold outside.
- پالتو خود را بپوش؛ بیرون سرد است.
- As it was warm, I took off my coat.
- چون هوا گرم بود پالتو خود را در آوردم.
noun
روکش
- a seed coat
- پوست تخم
- A bear has a thick woolen coat.
- خرس دارای پوشش ضخیمی از پشم است.
verb - transitive
پوشاندن، روکش کردن، اندودن
- a chocolate-coated cake
- کیک پوشیده شده از شکلات
- The table was coated with a layer of dust.
- لایه‌ای از گرد و خاک میز را پوشانیده بود.
verb - transitive
روکش کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coat

  1. noun animal hair
    Synonyms: crust, ectoderm, epidermis, felt, fleece, fur, hide, husk, integument, leather, membrane, pelage, pellicle, pelt, peltry, protective covering, rind, scale, scarfskin, shell, skin, wool
  2. noun covering
    Synonyms: bark, coating, crust, finish, glaze, gloss, lacquer, lamination, layer, overlay, painting, plaster, priming, roughcast, set, tinge, varnish, wash, whitewashing
  3. noun personal outerwear
    Synonyms: cape, cloak, cutaway, flogger, frock, greatcoat, jacket, mackinaw, mink, overcoat, pea, raincoat, slicker, suit, tails, threads, topcoat, trench, tux, tuxedo, ulster, windbreaker, wrap
  4. verb cover with layer of material
    Synonyms: apply, cover, crust, enamel, foil, glaze, incrust, laminate, paint, plaster, plate, smear, spread, stain, surface, varnish
    Antonyms: reveal, uncover

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت coat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coat

لغات نزدیک coat

پیشنهاد بهبود معانی