آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۳

    Coat

    koʊt kəʊt

    گذشته‌ی ساده:

    coated

    شکل سوم:

    coated

    سوم‌شخص مفرد:

    coats

    وجه وصفی حال:

    coating

    شکل جمع:

    coats

    معنی coat | جمله با coat

    noun countable A1

    کت، نیم‌تنه

    coat, کت، نیم‌تنه
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    a suit (or a coat and trousers)

    کت و شلوار

    He was wearing a woolen coat.

    پالتویی پشمی به تن داشت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Wear your coat; it's cold outside.

    پالتو خود را بپوش؛ بیرون سرد است.

    As it was warm, I took off my coat.

    چون هوا گرم بود پالتو خود را در آوردم.

    noun

    روکش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    a seed coat

    پوست تخم

    A bear has a thick woolen coat.

    خرس دارای پوشش ضخیمی از پشم است.

    verb - transitive

    پوشاندن، روکش کردن، اندودن

    a chocolate-coated cake

    کیک پوشیده شده از شکلات

    The table was coated with a layer of dust.

    لایه‌ای از گرد و خاک میز را پوشانیده بود.

    verb - transitive

    روکش کردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد coat

    1. noun animal hair
      Synonyms:
      fur skin hide pelt wool fleece leather integument protective covering pelage felt shell scale rind husk crust membrane epidermis ectoderm pellicle scarfskin peltry
    1. noun covering
      Synonyms:
      layer coating cover finish overlay wash painting varnish glaze gloss bark crust lacquer plaster whitewashing roughcast set lamination priming tinge
    1. noun personal outerwear
      Synonyms:
      jacket overcoat raincoat wrap cloak cape topcoat trench windbreaker mackinaw pea slicker suit frock threads mink tails cutaway tuxedo tux ulster greatcoat flogger
    1. verb cover with layer of material
      Synonyms:
      cover apply spread paint smear surface plate varnish glaze stain laminate foil plaster crust enamel incrust
      Antonyms:
      uncover reveal

    Collocations

    a coat of paint

    یک لایه رنگ، یک دست رنگ

    Idioms

    cut your coat according to your cloth

    پای خود را از گلیم خود فراتر نگذار

    سوال‌های رایج coat

    معنی coat به فارسی چی میشه؟

    کلمه "coat" در زبان انگلیسی به معنای "پالتو" یا "کت" است و به نوعی پوشاک اشاره دارد که معمولاً برای گرم نگه‌داشتن بدن در فصل‌های سرد استفاده می‌شود. این واژه می‌تواند به اشکال و سبک‌های مختلفی از لباس اشاره داشته باشد و در فرهنگ‌های مختلف نیز معانی و کاربردهای متفاوتی دارد.

    معانی و کاربردها

    1. پوشاک خارجی:

    "Coat" به طور عمده به پوشاکی اطلاق می‌شود که بر روی لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود. این لباس معمولاً دارای آستین و دکمه است و می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند پشم، کتان، یا مواد مصنوعی تهیه شود.

    2. انواع مختلف:

    انواع مختلفی از "coat" وجود دارد که شامل پالتو، کت‌های بارانی، کت‌های چرمی، و کت‌های ورزشی می‌شود. هرکدام از این انواع به هدف خاصی طراحی شده‌اند و ویژگی‌های خاص خود را دارند. به عنوان مثال، کت‌های بارانی معمولاً ضد آب هستند و برای روزهای بارانی مناسبند.

    3. استایل و مد:

    "Coat" می‌تواند به عنوان یک جزء مهم در استایل و مد محسوب شود. انتخاب نوع و رنگ کت می‌تواند تأثیر زیادی بر روی ظاهر فرد داشته باشد. برای مثال، کت‌های بلند و مشکی اغلب به عنوان نماد کلاس و شیک بودن شناخته می‌شوند.

    نکات جالب

    1. تاریخچه:

    پوشاک مشابه به کت‌ها از دوران باستان وجود داشته‌اند. در تاریخ، مردم از پوشاکی برای محافظت در برابر سرما و عوامل جوی استفاده می‌کردند. در قرون وسطی، کت‌ها به عنوان نشانه‌ای از طبقه اجتماعی افراد شناخته می‌شدند.

    2. معانی غیرمستقیم:

    در زبان انگلیسی، "coat" می‌تواند به معنای لایه یا پوشش نیز به کار رود. برای مثال، در اصطلاحات علمی و فنی، ممکن است از "coat" برای اشاره به لایه‌های مختلف مواد استفاده شود.

    3. تاریخچه مد:

    در قرن نوزدهم، کت‌ها به عنوان یک جزء مهم در مد مردانه شناخته شدند و به مرور زمان به مد زنانه نیز راه یافتند. طراحی‌های مختلف کت‌ها با توجه به تغییرات فرهنگی و اجتماعی در طول زمان دچار تغییر شده است.

    4. کت و فرهنگ‌های مختلف:

    هر فرهنگ و کشوری ممکن است نوع خاصی از "coat" را برای استفاده در شرایط خاص خود داشته باشد. به عنوان مثال، در مناطق سردسیر، کت‌های ضخیم و پشمی رایج‌تر هستند، در حالی که در مناطق گرم‌تر، کت‌های سبک‌تر و نازک‌تر محبوبیت دارند.

    5. مراقبت و نگهداری:

    نگهداری مناسب از کت‌ها می‌تواند عمر آن‌ها را افزایش دهد. شستشوی صحیح و نگهداری در محیط مناسب از جمله نکات مهم در مراقبت از این پوشاک است.

    گذشته‌ی ساده coat چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده coat در زبان انگلیسی coated است.

    شکل سوم coat چی میشه؟

    شکل سوم coat در زبان انگلیسی coated است.

    شکل جمع coat چی میشه؟

    شکل جمع coat در زبان انگلیسی coats است.

    وجه وصفی حال coat چی میشه؟

    وجه وصفی حال coat در زبان انگلیسی coating است.

    سوم‌شخص مفرد coat چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد coat در زبان انگلیسی coats است.

    ارجاع به لغت coat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «coat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coat

    لغات نزدیک coat

    • - coastwards
    • - coastwise
    • - coat
    • - coat hanger
    • - coat of arms
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.