فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pea

piː piː

شکل جمع:

peas

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع pease به‌ جای peas استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

گیاه‌شناسی نخودفرنگی، نخودسبز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

I love eating peas with my dinner.

من عاشق خوردن نخودفرنگی همراه شامم هستم.

My favorite soup is pea soup.

سوپ موردعلاقه‌ی من سوپ نخودفرنگی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The pea rolled off the plate and onto the floor.

نخودفرنگی از بشقاب غلتید و روی زمین افتاد.

noun countable

گیاه‌شناسی غلاف نخودفرنگی، غلاف نخودسبز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The peas were bursting with plump, green seeds.

غلاف‌های نخودفرنگی از دانه‌های چاق و سبز ترکیده بودند.

The toddler picked up a single pea and examined it curiously.

کودک نوپا یک غلاف نخودفرنگی را برداشت و با کنجکاوی آن را بررسی کرد.

noun countable

شبه نخودفرنگی (ازنظر اندازه یا شکل)

The doctor discovered a small, round pea-sized lump on his patient's neck.

دکتر یک توده‌ی کوچک و گرد به‌اندازه‌ی نخود را روی گردن بیمارش پیدا کرد.

She carefully placed each pea in its designated spot on the game board.

او بااحتیاط هر شبه نخود را در محل تعیین‌شده‌ی خود روی تخته‌ی بازی قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pea

  1. noun A leguminous plant of the genus Pisum with small white flowers and long green pods containing edible green seeds
    Synonyms:
    legume bean pea plant pod similar the same identical caper

Collocations

green pea

نخود سبز

Idioms

as like as two peas (in a pod)

مثل سیبی که دو قسمت کرده باشند، کاملاً مثل هم

ارجاع به لغت pea

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pea» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pea

لغات نزدیک pea

پیشنهاد بهبود معانی