Coating

ˈkoʊt̬ɪŋ ˈkəʊtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    coated
  • شکل سوم:

    coated
  • سوم‌شخص مفرد:

    coats
  • شکل جمع:

    coatings

معنی‌ها

noun
روکش، پوشش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
پوشش، روکش (رنگ یا چیزهای دیگر)، اندود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coating

  1. noun covering
    Synonyms:
    layer sheet coat skin film blanket cover finish veneer glaze varnish crust membrane dusting lamination bloom patina encrustation

ارجاع به لغت coating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coating

لغات نزدیک coating

پیشنهاد بهبود معانی