با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Film

fɪlm fɪlm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    filmed
  • شکل سوم:

    filmed
  • سوم‌شخص مفرد:

    films
  • وجه وصفی حال:

    filming
  • شکل جمع:

    films

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun A1
فیلم، فیلم عکاسی، فیلم سینما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a photographic film
- فیلم عکاسی
- a film about the Korean war
- فیلمی درباره‌ی جنگ کره
- We went to see that film together.
- با هم به تماشای آن فیلم رفتیم.
noun
پرده نازک، غشا، (ورقه‌ی بسیار نازکی که روی روغن یا آبگونه یا گرد تشکیل می شود) پوسته، لایه، پرده‌ی نازک، نازک لای، نازک پرده
- a film of oil on water
- لایه‌ی نازکی از روغن بر روی آب
- The water was filmed over by oil.
- آب با لایه‌ی نازکی از روغن پوشیده شده بود.
- A film of dust had covered the table.
- لایه‌ای از گرد و خاک میز را پوشانده بود.
- a thin wrapping film
- ورقه‌ی نازک پلاستیکی برای بسته‌بندی
noun
غبار
verb - transitive
فیلم‌برداری کردن، فیلم تهیه کردن
- The T.V. crews couldn't film at night.
- کارکنان تلویزیون نمی‌توانستند در شب فیلم‌برداری کنند.
- He is planning to film the Shahnameh.
- او در نظر دارد از شاهنامه فیلم تهیه کند.
noun
پزشکی (چشم پزشکی) تاری چشم (به ویژه غبار روی قرنیه)
noun
(در جمع) سینما
verb - intransitive
فیلم برداشتن از، فیلم گرفتن از
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد film

  1. noun coating, tissue; mist
    Synonyms: blur, brume, cloud, coat, covering, dusting, fabric, foil, fold, gauze, haze, haziness, integument, layer, leaf, membrane, mistiness, nebula, obscuration, opacity, partition, pellicle, scum, sheet, skin, transparency, veil, web
  2. noun movie
    Synonyms: cinema, dailies, flick, footage, motion picture, moving picture, photoplay, picture, picture show, rushes, show, silent, talkie
  3. verb take photographs
    Synonyms: photograph, put in the can, record, roll, shoot, take

ارجاع به لغت film

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «film» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/film

لغات نزدیک film

پیشنهاد بهبود معانی