آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    Film

    fɪlm fɪlm

    گذشته‌ی ساده:

    filmed

    شکل سوم:

    filmed

    سوم‌شخص مفرد:

    films

    وجه وصفی حال:

    filming

    شکل جمع:

    films

    معنی film | جمله با film

    noun countable uncountable A1

    انگلیسی بریتانیایی فیلم (اثر سینمایی)

    در انگلیسی آمریکایی از movie استفاده می‌شود.

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    We went to see that film together.

    با هم به تماشای آن فیلم رفتیم.

    The director received an award for his latest film.

    کارگردان برای آخرین فیلم خود جایزه دریافت کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a film about the Korean war

    فیلمی درباره‌ی جنگ کره

    noun countable uncountable

    فیلم، نوار فیلم، نگاتیو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The old 35 mm film gave the pictures a unique vintage look.

    فیلم قدیمی ۳۵ میلی‌متری به عکس‌ها ظاهری خاص و قدیمی می‌داد.

    Photographers used to carry several rolls of film to capture important moments.

    عکاسان برای ثبت لحظه‌های مهم چندین نوار فیلم با خود حمل می‌کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a photographic film

    فیلم عکاسی

    noun countable C2

    لایه، پوشش، غشا، پوسته (نازک)

    The water was filmed over by oil.

    آب با لایه‌ی نازکی از روغن پوشیده شده بود.

    A film of dust had covered the table.

    لایه‌ای از گرد و خاک میز را پوشانده بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a film of oil on water

    لایه‌ی نازکی از روغن بر روی آب

    a thin wrapping film

    ورقه‌ی نازک پلاستیکی برای بسته‌بندی

    verb - intransitive verb - transitive B1

    فیلم‌برداری کردن، فیلم تهیه کردن، تصویربرداری کردن (برای تلویزیون یا سینما)

    The T.V. crews couldn't film at night.

    کارکنان تلویزیون نمی‌توانستند در شب فیلم‌برداری کنند.

    He is planning to film the Shahnameh.

    او در نظر دارد از شاهنامه فیلم تهیه کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد film

    1. noun coating, tissue; mist
      Synonyms:
      coat layer covering cloud veil sheet skin foil fabric tissue mist haze gauze web blur obscuration opacity dusting pellicle membrane fold partition integument brume haziness mistiness leaf scum nebula transparency
    1. noun movie
      Synonyms:
      picture flick motion picture picture show cinema photoplay moving picture talkie dailies footage show silent rushes
    1. verb take photographs
      Synonyms:
      take photograph shoot record roll put in the can

    Collocations

    end of a film

    پایان فیلم

    film ends

    فیلم تمام می شود

    film review

    نقد فیلم

    make a film

    فیلم ساختن

    recommend a film

    پیشنهاد کردن یک فیلم

    Collocations بیشتر

    review a film

    نقد کردن یک فیلم

    see a film on television

    تماشای فیلم در تلویزیون

    shoot a film

    فیلمبرداری کردن

    star in a film

    در فیلمی ستاره بودن/بازی کردن (نقش اصلی)

    watch a film on television

    تماشای فیلم در تلویزیون

    film captures (an atmosphere)

    فیلم (یک فضا را) به تصویر می‌کشد، فیلم (یک فضا را) القا می‌کند

    give a film a bad review

    نقد منفی برای فیلم نوشتن

    beginning of a film

    شروع فیلم

    cast a film

    انتخاب بازیگران فیلم

    see a film at the cinema

    فیلمی را در سینما دیدن

    film comes out

    (فیلم) اکران شدن، منتشر شدن

    film critic

    منتقد فیلم

    film deals with

    فیلم به ... می‌پردازد

    سوال‌های رایج film

    گذشته‌ی ساده film چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده film در زبان انگلیسی filmed است.

    شکل سوم film چی میشه؟

    شکل سوم film در زبان انگلیسی filmed است.

    شکل جمع film چی میشه؟

    شکل جمع film در زبان انگلیسی films است.

    وجه وصفی حال film چی میشه؟

    وجه وصفی حال film در زبان انگلیسی filming است.

    سوم‌شخص مفرد film چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد film در زبان انگلیسی films است.

    ارجاع به لغت film

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «film» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/film

    لغات نزدیک film

    • - fillmore
    • - filly
    • - film
    • - film captures (an atmosphere)
    • - film comes out
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.