۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Web

web web

گذشته‌ی ساده:

webbed

شکل سوم:

webbed

سوم‌شخص مفرد:

webs

وجه وصفی حال:

webbing

شکل جمع:

webs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

بافت، نسج، تار

spider web

تار عنکبوت

noun countable

کامپیوتر شبکه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the worldwide web

شبکه جهانی

verb - intransitive

تنیدن

verb - transitive

گیر انداختن، گرفتار کردن، پیچیده کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد web

  1. noun netting
    Synonyms:
    net network mesh fabric screen lattice webbing texture tangle maze mat matting weave plait complexity entanglement involvement interconnection interlacing tissue fiber snarl skein warp weft woof toil meshwork reticulation lacework filigree trellis wicker cobweb gossamer labyrinth morass

سوال‌های رایج web

گذشته‌ی ساده web چی میشه؟

گذشته‌ی ساده web در زبان انگلیسی webbed است.

شکل سوم web چی میشه؟

شکل سوم web در زبان انگلیسی webbed است.

شکل جمع web چی میشه؟

شکل جمع web در زبان انگلیسی webs است.

وجه وصفی حال web چی میشه؟

وجه وصفی حال web در زبان انگلیسی webbing است.

سوم‌شخص مفرد web چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد web در زبان انگلیسی webs است.

ارجاع به لغت web

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «web» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/web

لغات نزدیک web

پیشنهاد بهبود معانی