شکل جمع:
matsپادری، دمدری، کفشپاککن
I need to buy a new mat for the entrance so that we don't slip on the wet floor.
باید یک پادری جدید برای ورودی بخرم تا روی کف خیس سر نخوریم.
Please wipe your shoes on the mat before entering the house.
لطفاً پیش از ورود به خانه کفشهای خود را روی پادری تمیز کنید.
حصیر، پلاس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I always use a mat when I'm doing my art projects to protect my desk from getting dirty.
همیشه وقتی پروژههای هنریام را انجام میدهم از حصیر استفاده میکنم تا از میزم در برابر کثیف شدن محافظت کنم.
The mat on the dining table was stained with tomato sauce from last night's dinner.
حصیر روی میز ناهارخوری با سس گوجهفرنگی شام دیشب آغشته شده بود.
ورزش تشک
Wrestling must be done on a soft mat.
کشتی باید روی تشک نرم انجام شود.
The coach rolled out the mat for the wrestlers to practice on.
مربی تشک را پهن کرد تا کشتیگیران روی آن تمرین کنند.
The karate students lined up on the mat, ready to begin their practice.
کاراتهآموزان روی تشک صفآرایی کردند و آمادهی شروع تمرین شدند.
زیرلیوانی، زیربشقابی، زیرگلدانی، زیرظرفی
The hostess placed a mat under each wine glass.
مهماندار زیر هر لیوان شراب یک زیرلیوانی گذاشت.
Place the hot dish on the mat to prevent any damage to the wooden surface.
ظرف داغ را روی زیرظرفی قرار دهید تا از آسیب به سطح چوبی جلوگیری شود.
گوریدگی، هر چیز درهمپیچیده و نمدمانند، گلولهشدگی، لایهی ضخیمی از چیزی که بهطور نامنظم به هم پیچیده شده است (مثل علف یا مو)
The mat of hair on the dog's back was so thick that it required frequent brushing.
گوریدگی موی پشت سگ به قدری ضخیم بود که نیاز به شانهزدن مکرر داشت.
the mat of leaves on the forest
گلولهشدگی برگها در جنگل
a mat of rotten jungle undergrowth
لایهی بههمفشردهای از گیاهان زیردرختی پوسیدهی جنگلی
a mat of hair
گیسوی به هم فشرده و گوریده
گوریده کردن، گلولهگلوله کردن
Dirt and filth matted their hair.
چرک و کثافت موهای آنها را گوریده کرده بود.
The hairdresser matted the model's hair before starting the styling process.
آرایشگر پیش از شروع فرایند حالت دادن، موهای مدل را گوریده کرد.
گوریده شدن، گلولهگلوله شدن
The woolen sweater matted after being washed in hot water.
ژاکت پشمی پس از شستن در آب داغ گوریده شد.
She forgot to brush her hair this morning, and now it's all matted.
امروز صبح فراموش کرد موهایش را شانه بزند و حالا همهی موهایش گوریده شده است.
با حصیر پوشاندن، حصیر انداختن، پوشاندن
Ivy matted the walls of the temple.
دیوارهای معبد از پیچک (پاپیتال) پوشیده شده بود.
Please mat the ceiling of the tent to keep it warm at night.
لطفا سقف چادر را با حصیر بپوشانید تا در شب گرم بماند.
(MAT) (medication assisted treatment) درمان به کمک دارو (استفاده از داروهایی مانند متادون به منظور درمان اعتیاد به مواد مخدر)
John's recovery journey started with MAT.
روند بهبودی جان با MAT آغاز شد.
MAT is one of the most effective treatments for opioid addiction.
درمان به کمک دارو یکی از مؤثرترین درمانها برای اعتیاد به مواد افیونی است.
بیجلا، مات (رنگ و سطح و غیره)
the mat surface
سطح بیجلا
a mat background
پسزمینهی مات
حاشیهی میان عکس و قاب عکس، کنارهی عکس
I had to trim the edges of the mat to ensure a perfect fit between the picture and the frame.
مجبور شدم لبههای حاشیهی میان عکس و قاب عکس را اصلاح کنم تا از تناسب کامل بین تصویر و قاب اطمینان حاصل کنم.
She carefully measured and cut the mat to fit perfectly around the photograph in the frame.
او کنارهی عکس را بهدقت اندازه گرفت و برش داد تا کاملاً در اطراف عکس در قاب قرار گیرد.
قالیچه مخصوص نماز، سجاده
بوریا، پادری
مبارزه کردن، دست و پنجه نرم کردن
با گرمی خوشآمد گفتن
کلمه "mat" در زبان انگلیسی به چندین معنی و کاربرد مختلف اشاره دارد. در اینجا به بررسی این کلمه و معانی آن میپردازیم:
1. تعریف و معانی
- تشک یا زیرانداز: یکی از رایجترین معانی "mat"، به معنای تشک یا زیرانداز است. این نوع "mat" معمولاً از مواد نرم و انعطافپذیر ساخته میشود و به عنوان زیرانداز در مکانهای مختلف مانند خانه، سالن ورزش، یا فضای باز استفاده میشود. برخی از انواع زیراندازها شامل تشکهای یوگا، زیراندازهای پیک نیک و زیراندازهای بازی کودکان هستند.
- پوشش زمین: "mat" همچنین میتواند به پوششهای مخصوصی اطلاق شود که برای محافظت از زمین یا بهبود ظاهر آن استفاده میشود. این نوع پوششها معمولاً در ورزشگاهها، زمینهای بازی، و مکانهای عمومی به کار میروند.
- موارد مخصوص: در زبان انگلیسی، "mat" همچنین به برخی از ابزارها و تجهیزات خاص نیز اشاره دارد. به عنوان مثال، "mouse mat" به زیرماوسی اشاره دارد که برای راحتی کار با ماوس در هنگام استفاده از کامپیوتر طراحی شده است.
2. نکات جالب
- استفادههای مختلف: "mat" به دلیل تنوع کاربردهایش، در صنایع مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. از ورزش، هنر، تا طراحی داخلی و حتی در صنعت خودروسازی، میتوان به نمونههایی از "mat" برخورد کرد.
- تاریخچه: استفاده از زیراندازها و تشکها به دوران باستان برمیگردد. در گذشته، انسانها از مواد طبیعی مانند برگها و چوبها برای ساخت زیرانداز استفاده میکردند. با گذشت زمان و پیشرفت فناوری، مواد جدیدتری مانند فوم و لاستیک به کار گرفته شدند.
- تأثیر بر سلامتی: استفاده از تشکهای مناسب در ورزش، میتواند تأثیر مثبت زیادی بر روی سلامتی داشته باشد. به عنوان مثال، تشکهای یوگا طراحی شدهاند تا از آسیب به مفاصل و عضلات جلوگیری کنند و به تمرینکنندگان کمک کنند تا به راحتی و ایمنی تمرینات خود را انجام دهند.
3. کاربردهای روزمره
- در خانه: بسیاری از افراد از "mat" به عنوان یک عنصر دکوری و کاربردی در خانه خود استفاده میکنند. زیراندازهای ورودی، زیرپاییهای آشپزخانه و زیراندازهای اتاق نشیمن نمونههایی از این کاربردها هستند.
- در ورزش: ورزشکاران از "mat" برای راحتی و ایمنی در حین تمرین استفاده میکنند. به ویژه در ورزشهایی مانند یوگا و کاراته، استفاده از زیراندازهای مناسب بسیار مهم است.
- در صنعت: "mat" به عنوان یک ابزار مهم در صنایع مختلف شناخته میشود. از زیرپاییهای مخصوص ماشینآلات تا پوششهای محافظتی در کارگاهها، این کلمه در دنیای صنعتی نیز کاربرد دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mat