با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Carpet

ˈkɑːrpət ˈkɑːpɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    carpeted
  • شکل سوم:

    carpeted
  • سوم شخص مفرد:

    carpets
  • وجه وصفی حال:

    carpeting
  • شکل جمع:

    carpets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive A2
    فرش، قالی، زیلو
    • - a machine-made carpet
    • - فرش ماشینی
    • - a hand-made carpet
    • - فرش دستباف
    • - a Kashan carpet
    • - قالی کاشان
    • - a carpeted stairway
    • - پلکان مفروش
    • - We didn't have the money to carpet the whole house.
    • - ما پول نداشتیم که همه‌ی خانه را فرش (یا موکت) کنیم.
    • - Snow had carpeted the streets.
    • - برف خیابانها را پوشانده بود.
    • - He was carpeted by his boss.
    • - رئیسش او را مورد مؤاخذه قرار داد.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد carpet

  1. noun nappy floor covering
    Synonyms: carpeting, matting, rug, runner, tapestry, throw rug, wall-to-wall

Idioms

  • be on the carpet

    مورد خشم (کسی) بودن

  • call on the carpet

    سرزنش کردن، مؤاخذه کردن، سرکوفت زدن

  • on the carpet

    1- مورد مطالعه، مورد نظر 2- در شرف تنبیه شدن

  • sweep under the carpet

    (خاکروبه و کثافت را) زیر فرش جارو کردن، نادیده انگاشتن

ارجاع به لغت carpet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carpet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carpet

لغات نزدیک carpet

پیشنهاد بهبود معانی