با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tapestry

ˈtæpəstri ˈtæpəstri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ملیله‌دوزی، کوبلن‌دوزی
    • - The colors of the tapestry were vibrant and eye-catching.
    • - رنگ‌های ملیله‌دوزی شاداب و چشم‌نواز بود.
    • - She admired the details of the tapestry as she ran her fingers over it.
    • - هنگامی که انگشتانش را روی آن می‌کشید، جزئیات ملیله‌دوزی را تحسین می‌کرد.
    • - Tapestry refers to the stitches that are used to decorate the surface of the fabric.
    • - ملیله‌دوزی به دوخت‌هایی گفته می‌شود که برای تزئین سطح پارچه استفاده می‌شود.
  • noun countable uncountable
    پرده‌ی قالیچه‌نما، پرده‌ی نقش‌دار، پرده‌ی نگارین، پارچه‌ی رومبلی
    • - The tapestry on the wall depicted a beautiful countryside scene.
    • - پرده‌ی نگارین روی دیوار صحنه‌ی زیبایی از حومه‌ی شهر را به تصویر می‌کشید.
    • - The tapestry on the couch added a touch of elegance to the room.
    • - پارچه‌ی رومبلی روی کاناپه، جذابیتی را به اتاق اضافه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tapestry

  1. noun A wall hanging of heavy handwoven fabric with pictorial designs
    Synonyms: arras, curtain, hanging, drapery, fabric, tapis, dosser, weaving

ارجاع به لغت tapestry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tapestry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tapestry

لغات نزدیک tapestry

پیشنهاد بهبود معانی