فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Curtain

ˈkɜːrtn ˈkɜːtn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    curtained
  • شکل سوم:

    curtained
  • سوم شخص مفرد:

    curtains
  • وجه وصفی حال:

    curtaining
  • شکل جمع:

    curtains

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A2
    پرده
    • - She pulled back the curtain.
    • - او پرده را باز کرد.
    • - When he drew the curtain the room became dark.
    • - پرده را که بست اتاق تاریک شد.
  • noun countable
    لایه‌، پوشش (که دیدن پشت آن را دشوار می‌کند)، هرچیزی که مانند پرده بپوشاند
    • - under a curtain of fog
    • - در زیر پوششی از مه
    • - the curtain of smoke
    • - لایه‌ای از دود
    • - When the curtain drops neither you nor I will exist!
    • - (خیام) چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من!
    • - a curtain of mystery
    • - پرده‌ای از اسرار
  • noun countable
    (تئاتر) پرده‌ی نمایش
    • - The actor waited anxiously behind the curtain.
    • - هنرپیشه با نگرانی در پشت پرده‌ی نمایش منتظر ماند.
    • - The curtain rose, and the actors took their positions on stage.
    • - پرده بالا رفت و بازیگران روی صحنه قرار گرفتند.
  • noun
    (تئاتر) آغاز نمایش
    • - He arrived just before the curtain.
    • - او درست پیش از آغاز نمایش سر رسید.
    • - Curtain time is seven P.M.
    • - آغاز نمایش ساعت هفت شب است.
  • verb - transitive
    پوشاندن (پرده‌وار)
    • - I like to curtain my windows at night.
    • - دوست دارم شب‌ها پنجره‌هایم را بپوشانم.
    • - The bride curtained her face with a veil during the wedding ceremony.
    • - عروس در طول مراسم عروسی با روبنده و تور صورتش را پوشاند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد curtain

  1. noun window covering
    Synonyms: blind, decoration, drape, drapery, film, hanging, jalousie, oleo, portiere, rag, roller, screen, shade, shield, shroud, shutter, valance, veil, Venetian blind

Phrasal verbs

  • curtain off

    (با پرده یا تیغه) مجزا کردن (مثلاً بخشی از اتاق را)

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت curtain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curtain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curtain

لغات نزدیک curtain

پیشنهاد بهبود معانی