آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۳

    Curtain

    ˈkɜːrtn ˈkɜːtn

    گذشته‌ی ساده:

    curtained

    شکل سوم:

    curtained

    سوم‌شخص مفرد:

    curtains

    وجه وصفی حال:

    curtaining

    شکل جمع:

    curtains

    معنی curtain | جمله با curtain

    noun countable A2

    پرده

    curtain, پرده

    She pulled back the curtain.

    او پرده را باز کرد.

    When he drew the curtain the room became dark.

    پرده را که بست اتاق تاریک شد.

    noun countable

    لایه‌، پوشش (که دیدن پشت آن را دشوار می‌کند)، هرچیزی که مانند پرده بپوشاند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    under a curtain of fog

    در زیر پوششی از مه

    the curtain of smoke

    لایه‌ای از دود

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    When the curtain drops neither you nor I will exist!

    (خیام) چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من!

    a curtain of mystery

    پرده‌ای از اسرار

    noun countable

    (تئاتر) پرده‌ی نمایش

    curtain, (تئاتر) پرده‌ی نمایش

    The actor waited anxiously behind the curtain.

    هنرپیشه با نگرانی در پشت پرده‌ی نمایش منتظر ماند.

    The curtain rose, and the actors took their positions on stage.

    پرده بالا رفت و بازیگران روی صحنه قرار گرفتند.

    noun

    (تئاتر) آغاز نمایش

    He arrived just before the curtain.

    او درست پیش از آغاز نمایش سر رسید.

    Curtain time is seven P.M.

    آغاز نمایش ساعت هفت شب است.

    verb - transitive

    پوشاندن (پرده‌وار)

    I like to curtain my windows at night.

    دوست دارم شب‌ها پنجره‌هایم را بپوشانم.

    The bride curtained her face with a veil during the wedding ceremony.

    عروس در طول مراسم عروسی با روبنده و تور صورتش را پوشاند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد curtain

    1. noun window covering
      Synonyms:
      shade screen blind drape decoration shutter drapery roller shield veil hanging jalousie valance venetian blind rag film shroud oleo portiere

    Phrasal verbs

    curtain off

    (با پرده یا تیغه) مجزا کردن (مثلاً بخشی از اتاق را)

    Collocations

    curtain of fire

    (ارتش) پرده‌ی آتش

    Idioms

    draw (or drop) the curtain on

    1- پایان دادن، پایان یافتن 2- پنهان کردن

    lift (or raise) the curtain (on)

    1- آغاز کردن یا شدن 2- آشکار کردن

    ring up the curtain

    دستور بالا بردن پرده را دادن

    آغاز کردن

    ring down the curtain

    دستور پایین آوردن پرده را دادن

    به پایان رساندن

    سوال‌های رایج curtain

    معنی curtain به فارسی چی میشه؟

    پرده (curtain) یکی از عناصر مهم در دکوراسیون داخلی و معماری است که علاوه بر زیبایی، کاربردهای متعددی نیز دارد. این مفهوم در فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف معانی متفاوتی دارد که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.

    تعریف و کاربرد:

    پرده به پارچه‌ای گفته می‌شود که معمولاً به منظور پوشاندن یا جدا کردن فضاها، پنجره‌ها و درها استفاده می‌شود. پرده‌ها می‌توانند از جنس‌های مختلفی مانند کتان، ابریشم، پلی‌استر و دیگر مواد ساخته شوند و در رنگ‌ها و الگوهای متنوعی موجود هستند. هدف اصلی استفاده از پرده، ایجاد حریم خصوصی، کنترل نور طبیعی و بهبود عایق حرارتی و صوتی فضاست.

    تاریخچه:

    تاریخ استفاده از پرده به دوران باستان برمی‌گردد. در فرهنگ‌های مختلف، پرده‌ها کاربردهای مختلفی داشته‌اند. برای مثال، در تمدن‌های باستانی مانند مصر و روم، از پرده‌ها برای جداسازی فضاهای خصوصی و عمومی استفاده می‌شد. همچنین، در دوران رنسانس، پرده‌ها به عنوان عناصر مهم دکوراسیون داخلی در قصرها و خانه‌های اشرافی به کار می‌رفتند.

    انواع پرده:

    1. پرده‌های ساده: این نوع پرده‌ها معمولاً از یک نوع پارچه ساده ساخته می‌شوند و برای ایجاد حریم خصوصی و کنترل نور استفاده می‌شوند.

    2. پرده‌های تزئینی: این پرده‌ها معمولاً دارای الگوها و رنگ‌های جذاب هستند و به عنوان عنصر دکوراتیو در فضاهای داخلی به کار می‌روند.

    3. پرده‌های برقی: این نوع پرده‌ها با استفاده از سیستم‌های اتوماتیک باز و بسته می‌شوند و معمولاً در فضاهای مدرن و لوکس مورد استفاده قرار می‌گیرند.

    4. پرده‌های عایق: این پرده‌ها معمولاً از مواد خاصی ساخته می‌شوند که می‌توانند به بهبود عایق حرارتی و صوتی در فضا کمک کنند.

    نکات جالب:

    - کنترل نور: یکی از کاربردهای اصلی پرده‌ها کنترل نور ورودی به فضا است. با استفاده از پرده‌های ضخیم می‌توان از ورود نور مستقیم خورشید جلوگیری کرد و فضایی آرامش‌بخش‌تر ایجاد کرد.

    - حریم خصوصی: پرده‌ها به حفظ حریم خصوصی افراد در فضاهای داخلی کمک می‌کنند. با کشیدن پرده‌ها می‌توان از دید مستقیم به داخل خانه جلوگیری کرد.

    - دکوراسیون: پرده‌ها به عنوان یکی از عناصر کلیدی در دکوراسیون داخلی شناخته می‌شوند. انتخاب رنگ و الگوی مناسب می‌تواند به زیبایی و هماهنگی فضا کمک شایانی کند.

    - نگهداری آسان: بسیاری از پرده‌ها قابل شستشو و تمیز کردن هستند، که این امر نگهداری آن‌ها را آسان‌تر می‌کند.

    گذشته‌ی ساده curtain چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده curtain در زبان انگلیسی curtained است.

    شکل سوم curtain چی میشه؟

    شکل سوم curtain در زبان انگلیسی curtained است.

    شکل جمع curtain چی میشه؟

    شکل جمع curtain در زبان انگلیسی curtains است.

    وجه وصفی حال curtain چی میشه؟

    وجه وصفی حال curtain در زبان انگلیسی curtaining است.

    سوم‌شخص مفرد curtain چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد curtain در زبان انگلیسی curtains است.

    ارجاع به لغت curtain

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «curtain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curtain

    لغات نزدیک curtain

    • - curtailed
    • - curtailment
    • - curtain
    • - curtain call
    • - curtain lecture
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.