امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Curtain

ˈkɜːrtn ˈkɜːtn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    curtained
  • شکل سوم:

    curtained
  • سوم‌شخص مفرد:

    curtains
  • وجه وصفی حال:

    curtaining
  • شکل جمع:

    curtains

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
پرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- She pulled back the curtain.
- او پرده را باز کرد.
- When he drew the curtain the room became dark.
- پرده را که بست اتاق تاریک شد.
noun countable
لایه‌، پوشش (که دیدن پشت آن را دشوار می‌کند)، هرچیزی که مانند پرده بپوشاند
- under a curtain of fog
- در زیر پوششی از مه
- the curtain of smoke
- لایه‌ای از دود
- When the curtain drops neither you nor I will exist!
- (خیام) چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من!
- a curtain of mystery
- پرده‌ای از اسرار
noun countable
(تئاتر) پرده‌ی نمایش
- The actor waited anxiously behind the curtain.
- هنرپیشه با نگرانی در پشت پرده‌ی نمایش منتظر ماند.
- The curtain rose, and the actors took their positions on stage.
- پرده بالا رفت و بازیگران روی صحنه قرار گرفتند.
noun
(تئاتر) آغاز نمایش
- He arrived just before the curtain.
- او درست پیش از آغاز نمایش سر رسید.
- Curtain time is seven P.M.
- آغاز نمایش ساعت هفت شب است.
verb - transitive
پوشاندن (پرده‌وار)
- I like to curtain my windows at night.
- دوست دارم شب‌ها پنجره‌هایم را بپوشانم.
- The bride curtained her face with a veil during the wedding ceremony.
- عروس در طول مراسم عروسی با روبنده و تور صورتش را پوشاند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curtain

  1. noun window covering
    Synonyms: blind, decoration, drape, drapery, film, hanging, jalousie, oleo, portiere, rag, roller, screen, shade, shield, shroud, shutter, valance, veil, Venetian blind

Phrasal verbs

  • curtain off

    (با پرده یا تیغه) مجزا کردن (مثلاً بخشی از اتاق را)

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت curtain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curtain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curtain

لغات نزدیک curtain

پیشنهاد بهبود معانی