شکل جمع:
valancesلبه آویخته کلاه یا سرپوش، نیمپرده، والان، لبآویز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I bought a new valance to match the curtains.
یک والان جدید خریدم که به پردهها بیاید.
She sewed a beautiful valance for her daughter's bedroom window.
او یک والان برای پنجرهی اتاق خواب دخترش دوخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «valance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/valance