گذشتهی ساده:
shadedشکل سوم:
shadedسومشخص مفرد:
shadesوجه وصفی حال:
shadingشکل جمع:
shadesسایه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
The cat found a cool shade under the bench and fell asleep.
گربه، زیر نیمکت سایهای خنک پیدا کرد و خوابش برد.
It is cooler in the shade.
در سایه هوا خنکتر است.
under the shade of a walnut tree
در زیر سایهی درخت گردو
shades of atomic war!
مرا به یاد جنگ اتمی میاندازد!
کلاهک چراغ، شید آباژور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Each lamp in the hallway had a different patterned shade.
هر چراغ در راهرو کلاهکی با طرحی متفاوت داشت.
He replaced the broken shade with a simple white one.
او شید شکسته را با شیدی سفید و ساده عوض کرد.
هنر سایه
همچنین میتوان از shading استفاده کرد.
By darkening the shades under the trees, he made the landscape appear more realistic.
با تیرهتر کردن سایههای زیر درختان، منظره را واقعیتر نشان داد.
The shade in the corners of the painting adds depth to the scene.
سایههای گوشههای نقاشی به صحنه عمق میدهند.
عینک آفتابی، عینک دودی
The actor walked past the crowd with big shades hiding his face.
بازیگر با عینک آفتابی بزرگی که صورتش را میپوشاند از کنار جمعیت عبور کرد.
Don’t forget your shades; it’s really sunny outside today.
عینک دودی خود را فراموش نکن؛ امروز بیرون واقعاً آفتابی است.
انگلیسی آمریکایی پردهی شید رول
در انگلیسی بریتانیایی از blind استفاده میشود.
He raised the shade to let the morning light enter the kitchen.
او پردهی شید رول را بالا زد تا نور صبح وارد آشپزخانه شود.
They chose a beige shade to match the color of the living-room furniture.
آنها شیدی به رنگ بژ انتخاب کردند تا با رنگ مبلمان اتاق نشیمن هماهنگ باشد.
رنگ سایه، طیف
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
Each shade in the color chart has its own unique code.
هر سایه در جدول رنگ، کد مخصوص خودش را دارد.
The makeup palette includes twenty different shades for all skin tones.
پالت آرایش شامل بیست طیف رنگ مختلف برای تمام رنگپوستهاست.
various shades of yellow
سایههای مختلف رنگ زرد
وجه، جنبه، بعد، لایه، تفاوت ظریف
His smile carried a shade of uncertainty that I hadn’t noticed before.
لبخندش، لایهای از تردید در خود داشت که قبلاً متوجهش نشده بودم.
The debate revealed different shades in their political positions.
مناظره، تفاوتهای ظریفی در مواضع سیاسی آنها آشکار کرد.
There was a shade of sadness in her voice.
صدای او دارای اثرات خفیفی از اندوه بود.
shades of opinion
نظریاتی که با هم اختلاف کمی دارند
a shade better
یک ذره بهتر
سایه انداختن، پوشاندن، محافظت کردن در برابر نور، سایهافکندن
Big trees shade the shack.
درختان تنومند بر کلبه سایه میاندازند.
With her hand she shaded her eyes from the glaring light.
با دست، چشمان خود را از نور زننده حفظ کرد.
He shaded the picture's background with a pencil.
زمینهی عکس را با مداد سایه زد.
shaded avenues
خیابانهای پرسایه
shaded eyebrows
ابروان مدادکشیده (یا وسمهکشیده)
تبدیل شدن، تغییر کردن، گراییدن (بهتدریج)
Their casual conversation shaded into a serious discussion about the future.
گفتوگوی معمولیشان کمکم به بحثی جدی دربارهی آینده تبدیل شد.
Her confidence slowly shaded into anxiety during the interview.
اعتمادبهنفسش درطول مصاحبه کمکم به اضطراب تغییر پیدا کرد.
gray shading off into black
خاکستری که کمکم سیاه میشود
بهتدریج از چیزی به چیز دیگری تبدیل شدن
1- تاریکی فزاینده 2- عالم اموات، دنیای مردگان 3- ارواح مردگان
1- به تاریکی، به درون سایه 2- دچار تنزل رتبه یا گمنامی
طعنه زدن، کنایه زدن، زخمزبان زدن، زیرپوستی انتقاد کردن، نیشدار حرف زدن
شکل جمع shade در زبان انگلیسی shades است.
وجه وصفی حال shade در زبان انگلیسی shading است.
سومشخص مفرد shade در زبان انگلیسی shades است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shade