با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tint

tɪnt tɪnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    tinted
  • شکل سوم:

    tinted
  • سوم‌شخص مفرد:

    tints
  • وجه وصفی حال:

    tinting
  • شکل جمع:

    tints

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive
رنگ، ته‌رنگ، رنگ مختصر، سایه رنگ، دارای ته‌رنگ یا سایه رنگ نمودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Green has many different tints.
- سبز ‌رنگ‌ سایه‌های متعددی دارد.
- There was a tint of jealousy in her remarks.
- از گفته‌های او بوی حسادت می‌آمد.
- Some women have their hair tinted.
- برخی از زن‌ها موی خود را مش می‌کنند.
- Autumn leaves were tinted with red and yellow.
- برگ‌های پاییزی دارای رنگ‌سایه‌های سرخ و زرد بودند.
- The story is tinted with leftist views.
- داستان با نظریات دست چپی چاشنی شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tint

  1. noun shade of color
    Synonyms: cast, chroma, color, coloration, complexion, dash, dye, flush, glow, hint, hue, luminosity, pigmentation, rinse, stain, suggestion, taint, tinct, tincture, tinge, tone, touch, trace, wash
    Antonyms: white
  2. verb color with a certain shade
    Synonyms: affect, complexion, dye, influence, rinse, shade, stain, taint, tincture, tinge, touch, wash
    Antonyms: pale, whiten

ارجاع به لغت tint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tint

لغات نزدیک tint

پیشنهاد بهبود معانی