گذشتهی ساده:
tintedشکل سوم:
tintedسومشخص مفرد:
tintsوجه وصفی حال:
tintingشکل جمع:
tintsرنگ، تهرنگ، رنگ مختصر، سایه رنگ، دارای تهرنگ یا سایه رنگ نمودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Green has many different tints.
سبز رنگ سایههای متعددی دارد.
There was a tint of jealousy in her remarks.
از گفتههای او بوی حسادت میآمد.
Some women have their hair tinted.
برخی از زنها موی خود را مش میکنند.
Autumn leaves were tinted with red and yellow.
برگهای پاییزی دارای رنگسایههای سرخ و زرد بودند.
The story is tinted with leftist views.
داستان با نظریات دست چپی چاشنی شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tint» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tint