آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ تیر ۱۴۰۴

    Rinse

    rɪns rɪns

    گذشته‌ی ساده:

    rinsed

    شکل سوم:

    rinsed

    سوم‌شخص مفرد:

    rinses

    وجه وصفی حال:

    rinsing

    معنی rinse | جمله با rinse

    noun verb - transitive

    با آب شستن، با آب پاک کردن، شست‌وشو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    to rinse an empty bottle

    بطری خالی را شستن

    My father used to rinse his mouth after each meal.

    پدرم پس از هر خوراک دهانش را می‌شست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to rinse clothes

    لباس‌ها را آب کشیدن

    He washed his hand with soap and rinsed them three times.

    دست‌هایش را با صابون شست و سه بار آب کشید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rinse

    1. verb wash off, out
      Synonyms:
      wash clean water wet bathe flush soak splash cleanse dip

    سوال‌های رایج rinse

    معنی rinse به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی "Rinse" در زبان فارسی به «شستن»، «آب‌کشی» یا «پاک کردن با آب» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی "Rinse" به عملی اشاره دارد که طی آن، معمولاً با استفاده از آب یا مایعی دیگر، مواد اضافی، آلودگی‌ها، کف یا باقی‌مانده‌های ماده‌ای از سطح یک جسم یا بدن پاک می‌شوند. برخلاف شستشو که ممکن است شامل استفاده از مواد شوینده یا صابون باشد، "rinse" عمدتاً به آب‌کشی یا پاک‌کردن مواد شوینده یا ذرات باقی‌مانده از سطح اشاره دارد.

    برای مثال، پس از شستن ظروف با صابون، مرحله‌ی "rinse" انجام می‌شود تا اثرات صابون کاملاً از روی ظرف‌ها پاک شود. همچنین در مراقبت‌های شخصی، هنگام شستن مو یا بدن، آب‌کشی نهایی که هدف آن برداشتن کف شامپو یا صابون است، "rinse" نامیده می‌شود. این مرحله به جلوگیری از باقی ماندن مواد شوینده و ایجاد احساس تمیزی بیشتر کمک می‌کند.

    از سوی دیگر، در کاربردهای صنعتی یا آزمایشگاهی نیز "rinse" به معنای آبکشی و پاک‌سازی تجهیزات، ظروف یا نمونه‌ها به کار می‌رود تا از آلودگی و تداخل احتمالی جلوگیری شود. این عمل به‌ویژه در شرایطی که دقت و پاکیزگی اهمیت دارد، اهمیت بالایی دارد.

    از لحاظ زبانی، "rinse" می‌تواند به عنوان فعل یا اسم به کار رود. به عنوان فعل، یعنی عمل آب‌کشی را انجام دادن، و به عنوان اسم، به خود مرحله یا فرآیند آب‌کشی اشاره می‌کند. همچنین در بسیاری از زبان‌ها و فرهنگ‌ها، واژه‌های مشابه برای توصیف این عمل ساده و مهم وجود دارد.

    "rinse" بخشی حیاتی از فرایند پاک‌سازی است که به حفظ بهداشت و کیفیت کمک می‌کند. اهمیت این مرحله در زندگی روزمره، از آشپزخانه تا حمام و حتی در فرآیندهای تخصصی‌تر، کاملاً مشهود است و نقش بزرگی در ایجاد حس تمیزی و سلامت ایفا می‌کند.

    گذشته‌ی ساده rinse چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده rinse در زبان انگلیسی rinsed است.

    شکل سوم rinse چی میشه؟

    شکل سوم rinse در زبان انگلیسی rinsed است.

    وجه وصفی حال rinse چی میشه؟

    وجه وصفی حال rinse در زبان انگلیسی rinsing است.

    سوم‌شخص مفرد rinse چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد rinse در زبان انگلیسی rinses است.

    ارجاع به لغت rinse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rinse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rinse

    لغات نزدیک rinse

    • - rink
    • - rinky-dink
    • - rinse
    • - rinser
    • - rinsing
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.