آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Wet

wet wet

گذشته‌ی ساده:

wetted

شکل سوم:

wetted

سوم‌شخص مفرد:

wets

وجه وصفی حال:

wetting

صفت تفضیلی:

wetter

صفت عالی:

wettest

معنی wet | جمله با wet

adjective A2

تر، مرطوب، خیس، بارانی، اشکبار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

Don't touch me with wet hands!

با دست‌های خیس به من دست نزن!

wet clothes

جامه‌های خیس

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a wet day

یک روز بارانی

the wet season

فصل بارندگی

a wet wind

باد مرطوب

wet paint

رنگ تر (هنوز خشک نشده)

His signature is still wet.

(جوهر) امضای او هنوز تر است.

a wet cow

گاو شیرده

noun uncountable

نم، رطوبت، نمناکی، خیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - transitive

تر کردن، مرطوب کردن، نمناک کردن، خیس کردن

Our clothes were wetted by rain.

باران لباس‌هایمان را خیس کرد.

Hessam still wets his bed occasionally.

حسام هنوز گاه‌گاهی رختخواب خود را خیس می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wet

  1. adjective damp, moist
    Synonyms:
    Antonyms:
    dry dehydrated
  1. noun dampness, moisture
    Antonyms:

Collocations

get wet

خیس شدن، تر شدن

Idioms

all wet

(امریکا ـ عامیانه) در اشتباه، گمراه

like a wet rag

خسته و وامانده

wet behind the ears

(عامیانه) بی‌تجربه، ناشی، بچه‌مچه، چلغوز

get one's feet wet

(به‌منظور تجربه‌اندوزی و وفق دادن خود با شرایط جدید) قدم‌های اول خود را برداشتن، با گام‌های کوچک شروع کردن

سوال‌های رایج wet

معنی wet به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «wet» در زبان فارسی به «خیس»، «مرطوب» یا «تر» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «wet» یکی از اساسی‌ترین صفات در زبان انگلیسی است که برای توصیف وضعیت اجسام، سطوح یا حتی شرایط محیطی که با آب یا مایعی پوشانده شده‌اند به کار می‌رود. این کلمه به دلیل ارتباط مستقیم با یکی از عناصر حیاتی یعنی آب، در زبان روزمره بسیار پرکاربرد است. وقتی گفته می‌شود چیزی «wet» است، معمولاً به این معناست که آن شیء یا سطح تماس مستقیم با رطوبت داشته و در نتیجه ظاهر یا بافت آن تغییر کرده است.

کاربرد «wet» تنها محدود به توصیف اجسام ملموس نیست، بلکه در توصیف شرایط آب‌وهوایی نیز نقشی مهم دارد. وقتی در گزارش‌های هواشناسی گفته می‌شود «wet weather» یا «wet season»، منظور دوره‌ای است که بارش باران یا رطوبت زیاد محیطی در آن غالب است. این کاربرد نشان می‌دهد که واژه‌ی «wet» علاوه بر جنبه‌ی فیزیکی، نقش مهمی در بیان وضعیت‌های طبیعی و محیطی نیز ایفا می‌کند.

از نظر زبانی، «wet» می‌تواند هم به عنوان صفت و هم به عنوان فعل به کار رود. به‌عنوان فعل، معنای آن «خیس کردن» یا «تر کردن» است. برای نمونه، جمله‌ی «She wet her hands before washing her face» نشان می‌دهد که فرد دست‌هایش را قبل از شستن صورت خیس کرده است. همین چندوجهی بودن، باعث شده تا این واژه در موقعیت‌های مختلف و با معانی متنوع مورد استفاده قرار گیرد.

در صنایع مختلف نیز «wet» کاربردهای تخصصی دارد. به عنوان مثال، در حوزه‌ی شیمی و مهندسی مواد، اصطلاحاتی مانند «wet process» یا «wet chemistry» رایج است که به روش‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها آب یا محلول‌های مایع نقش اساسی دارند. حتی در هنر و نقاشی هم اصطلاح «wet-on-wet» به تکنیکی اشاره می‌کند که در آن رنگ‌ها روی لایه‌ی خیس اعمال می‌شوند تا جلوه‌ای خاص ایجاد شود.

فراتر از این‌ها، «wet» در زبان انگلیسی در برخی ترکیب‌ها و اصطلاحات عامیانه نیز حضور دارد که بار معنایی فراتر از رطوبت فیزیکی به آن می‌بخشد. برای مثال، عبارت «behind the ears wet» برای اشاره به بی‌تجربگی یا ناپختگی فرد به کار می‌رود. این نشان می‌دهد که واژه‌ی «wet» علاوه بر معنای اولیه‌اش، در ساخت استعاره‌ها و اصطلاحات فرهنگی نیز نقش‌آفرین است.

گذشته‌ی ساده wet چی میشه؟

گذشته‌ی ساده wet در زبان انگلیسی wetted است.

شکل سوم wet چی میشه؟

شکل سوم wet در زبان انگلیسی wetted است.

وجه وصفی حال wet چی میشه؟

وجه وصفی حال wet در زبان انگلیسی wetting است.

سوم‌شخص مفرد wet چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد wet در زبان انگلیسی wets است.

صفت تفضیلی wet چی میشه؟

صفت تفضیلی wet در زبان انگلیسی wetter است.

صفت عالی wet چی میشه؟

صفت عالی wet در زبان انگلیسی wettest است.

ارجاع به لغت wet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wet

لغات نزدیک wet

پیشنهاد بهبود معانی