فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Humidify

hjuːˈmɪdɪfaɪ hjuːˈmɪdɪfaɪ

گذشته‌ی ساده:

humidified

شکل سوم:

humidified

سوم‌شخص مفرد:

humidifies

وجه وصفی حال:

humidifying

معنی و نمونه‌جمله

adverb

مرطوب ساختن، نم‌دار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Running water and trees make the air humid.

آب جاری و درخت هوا را مرطوب می‌‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humidify

  1. verb make (more) humid
    Synonyms:
    moisturize moisturise
    Antonyms:
    dehumidify

ارجاع به لغت humidify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humidify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/humidify

لغات نزدیک humidify

پیشنهاد بهبود معانی