فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Moisturize

ˈmɔɪstʃəraɪz ˈmɔɪstʃəraɪz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

مرطوب کردن، نم‌دار کردن، نم زدن، (پوست بدن) نرم و پر طراوت کردن، آب‌رسانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

this cream moisturizes the skin

این کرم پوست را نرم و لطیف می کند (خشکی پوست را برطرف می کند)

moisturizing cream

کرم مرطوب‌کننده‌ی پوست

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moisturize

  1. verb make (more) humid
    Synonyms:
    humidify moisturise

ارجاع به لغت moisturize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moisturize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/moisturize

لغات نزدیک moisturize

پیشنهاد بهبود معانی