به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Moisturize

ˈmɔɪstʃəraɪz ˈmɔɪstʃəraɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive verb - transitive
    مرطوب کردن، نم‌دار کردن، نم زدن، (پوست بدن) نرم و پر طراوت کردن، آب‌رسانی کردن
    • - this cream moisturizes the skin
    • - این کرم پوست را نرم و لطیف می کند (خشکی پوست را برطرف می کند)
    • - moisturizing cream
    • - کرم مرطوب‌کننده‌ی پوست
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد moisturize

  1. verb Make (more) humid
    Synonyms: moisturise, humidify

ارجاع به لغت moisturize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moisturize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moisturize

لغات نزدیک moisturize

پیشنهاد بهبود معانی