فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Humid

ˈhjuːmɪd ˈhjuːmɪd

صفت تفضیلی:

more humid

صفت عالی:

most humid

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

آب‌و‌هوا شرجی، مرطوب، نمناک، تر، نم، نم‌دار، آبدار، بخاردار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The humid climate in the tropics is perfect for growing many types of fruits.

آب‌وهوای مرطوب مناطق استوایی برای رشد بسیاری از انواع میوه‌ها عالی است.

The humid weather made it difficult to breathe outside.

هوای شرجی نفس کشیدن را بیرون از خانه سخت کرده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Mazandaran's humid weather

هوای شرجی مازندران

humid jungles

جنگل‌های مرطوب

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humid

  1. adjective very damp, referring to weather
    Synonyms:
    wet moist damp soggy clammy sticky muggy steamy sweaty close sultry stuffy oppressive sweltering boiling watery dank sodden mucky stifling irriguous
    Antonyms:
    dry arid

ارجاع به لغت humid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/humid

لغات نزدیک humid

پیشنهاد بهبود معانی