آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sodden

ˈsɑːdn ˈsɒdn

معنی sodden

adjective adverb

جوشانده، چروکیده و پژمرده، (در اثر جوشاندن) بی‌مصرف، نیم‌پخته، اشباع‌شده، خیس، خیس شدن، گیج و کندذهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sodden

  1. adjective covered with or full of liquid
  1. verb to make thoroughly wet
  1. Synonyms:
    suffused

ارجاع به لغت sodden

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sodden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sodden

لغات نزدیک sodden

پیشنهاد بهبود معانی