فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Stoned

stoʊnd stəʊnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    stones
  • وجه وصفی حال:

    stoning
  • صفت تفضیلی:

    more stoned
  • صفت عالی:

    most stoned

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    بی‌هسته، هسته درآورده، بی‌تکژ، بی‌دانه
    • - stoned dates
    • - خرمای بی‌هسته
  • adjective
    (آمریکا - عامیانه) مست، سیاه مست، (در اثر مواد مخدر) نشئه، در عالم هپروت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد stoned

  1. adjective high on alcohol or drugs
    Synonyms: baked, bombed, boozed up, buzzed, doped, drugged, drunk, feeling no pain, flying, fried, inebriated, intoxicated, loaded, on a trip, plastered, ripped, sloshed, smashed, spaced out, stewed, strung out, tanked, tipsy, totaled, tripping, wasted

لغات هم‌خانواده stoned

ارجاع به لغت stoned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stoned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stoned

لغات نزدیک stoned

پیشنهاد بهبود معانی