همچنین میتوان spacey و spacy بهجای spaced out استفاده کرد.
گیج، منگ، نیمههوشیار، حواسپرت، نشئه، ناآگاه (بر اثر سوء مصرف مواد مخدر یا ضربه به سر یا نیاز شدید به خواب)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I hadn't slept for two days and was completely spaced out.
دو روز بود که نخوابیده بودم و کاملاً گیج میزدم.
I just got home from work and I’m spaced-out.
تازه رسیدم خونه و یه کم منگم.
عبارت «spaced out» در زبان فارسی به معانی گوناگونی مانند «گیج»، «منگ»، «حواسپرت»، «نیمههوشیار»، یا در برخی موارد «نشئه و ناآگاه» ترجمه میشود.
این اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی برای توصیف حالتی بهکار میرود که در آن فرد از محیط اطراف خود جدا یا بیتوجه به آن به نظر میرسد. گاهی این حالت بهطور موقت بر اثر خستگی، بیخوابی، یا در اثر استفاده از مواد مخدر و الکل ایجاد میشود، اما در موارد دیگر ممکن است تنها نشاندهندهی تمرکز شدید بر افکار درونی یا خیالپردازی باشد.
در زبان روزمره، وقتی گفته میشود کسی “spaced out” است، معمولاً منظور این است که ذهن او درگیر چیزی است و توجهی به محیط پیرامون ندارد. مثلاً ممکن است فردی وسط یک مکالمه ناگهان سکوت کند و به نقطهای خیره شود؛ در چنین وضعی دیگران میگویند: He’s totally spaced out. در این معنا، عبارت یادشده دلالت بر نوعی قطع ارتباط موقت با واقعیت یا تمرکز بیرونی دارد.
از نظر روانشناختی، «spaced out» شدن میتواند نشانهای از خستگی ذهنی یا بار شناختی بیش از حد باشد. زمانی که مغز برای مدت طولانی درگیر اطلاعات پیچیده یا اضطراب بالا میشود، ممکن است بهصورت ناخودآگاه وارد حالت خاموشی یا گسست موقت از محیط شود تا انرژی خود را بازیابد. در این وضعیت، شخص ممکن است احساس کند در «مه ذهنی» فرو رفته است؛ یعنی نمیتواند افکار را منظم کند یا روی یک موضوع خاص تمرکز داشته باشد. این حالت موقتی است و با استراحت یا تغییر محیط معمولاً برطرف میشود.
در گفتار غیررسمی و فرهنگی، «spaced out» گاه برای توصیف افرادی استفاده میشود که بیش از حد خیالپرداز یا در دنیای ذهنی خود غوطهورند. در این معنا، بار منفی عبارت کمتر است و بیشتر به نوعی بیتوجهی شاعرانه یا ذهنی اشاره دارد. مثلاً ممکن است دربارهی هنرمندی گفته شود که «او همیشه کمی spaced out است»، به این معنا که در دنیای خلاق خود غرق شده و کمتر به واقعیتهای روزمره توجه دارد.
در سوی دیگر، هنگامی که عبارت «spaced out» در زمینهی مصرف مواد یا داروها بهکار میرود، معنایی جدیتر و منفی پیدا میکند. در این کاربرد، منظور وضعیتی است که فرد بهدلیل اثرات مواد مخدر، ضربه به سر یا بیخوابی شدید، دچار اختلال در ادراک و آگاهی شده است. او ممکن است کند واکنش نشان دهد، گفتارش نامنظم باشد یا ارتباطش با واقعیت تضعیف گردد. این معنا بیشتر در متون پزشکی، گزارشهای روانشناختی یا توصیف وضعیت اضطراری جسمی دیده میشود.
«spaced out» عبارتی است که دامنهی معنایی گستردهای دارد و بسته به بافت جمله، میتواند از یک حالت بیتوجهی ساده تا وضعیتی از گسست شناختی یا حتی ناهوشیاری را توصیف کند. با این حال، در همهی کاربردهایش، هستهی اصلی معنا یکی است: فاصله گرفتن ذهن از واقعیت و محیط پیرامون. این اصطلاح بهخوبی نشان میدهد که ذهن انسان گاهی برای دفاع از خود یا برای تمرکز درونی، از دنیای بیرون فاصله میگیرد — حال چه در رؤیا و تخیل، چه در خستگی و فرسودگی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spaced out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spaced-out