انگلیسی آمریکایی (بر اثر سوء مصرف مواد مخدر یا ضربه به سر یا نیاز شدید به خواب) گیج، منگ، نشئه، ناگاه از رویدادها و چیزهای پیرامون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I hadn't slept for two days and was completely spaced out.
دو روز بود که نخوابیده بودم و کاملاً گیج میزدم.
I just got home from work and I’m spaced-out.
تازه رسیدم خونه و یه کم منگم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spaced-out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spaced-out