فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Spacey

ˈspeɪsi ˈspeɪsi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین spacy نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار spacey رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خیالاتی، دچار اوهام،‌ گیج‌ومنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I'm a little spacey today.
- امروز کمی منگم.
- I felt tired and kind of spacey.
- حس کردم کمی خسته و منگ شده‌ام.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spacey

  1. adjective eccentric
    Synonyms:
    strange odd peculiar weird bizarre crazy erratic quirky kooky nutty freakish offbeat oddball flaky flighty dizzy off-center off the wall far out way out beat out to lunch spaced out out in left field

ارجاع به لغت spacey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spacey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spacey-or-spacy

لغات نزدیک spacey

پیشنهاد بهبود معانی