صفت تفضیلی:
quirkierصفت عالی:
quirkiestعجیب، عجیب و غریب، غیرعادی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was tall and had a quirky sense of humour.
قدش بلند بود و حس شوخطبعی عجیبی داشت.
Stacy's rise to orchestra fame is a quirky one.
مشهور شدن استیسی در ارکستر عجیب و غریب است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quirky» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quirky