آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ مهر ۱۴۰۴

    Kinky

    ˈkɪŋki ˈkɪŋki

    معنی kinky | جمله با kinky

    adjective

    پیچ‌خورده، گره‌خورده، موی وزکرده، فرفری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The Negros had kinky hair.

    سیاه‌پوستان موهای وزکرده داشتند.

    Kinky yarns that could not be untangled.

    کلاف‌های درهم‌پیچیده‌ای که نمی‌شد آن‌ها را از هم باز کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The movie is full of kinky sex scenes.

    فیلم پر از صحنه‌های جنسی غیرطبیعی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kinky

    1. adjective twisted
      Synonyms:
      tangled knotted rolled curled curly coiled crimped frizzled frizzy matted matty
      Antonyms:
      straight untwisted unkinked
    1. adjective bizarre, perverted
      Synonyms:
      strange unusual odd peculiar weird deviant eccentric unconventional queer outlandish warped depraved degenerated sick perverted outre licentious far-out unnatural
      Antonyms:
      normal usual decent ethical clean unperverted

    سوال‌های رایج kinky

    معنی kinky به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «kinky» در زبان فارسی به «پیچ‌خورده»، «گره‌خورده» یا «موهای فر و تاب‌دار» ترجمه می‌شود.

    در زبان انگلیسی، این واژه به‌طور گسترده برای توصیف موهایی که بسیار فر، پیچ‌خورده یا حالت‌دار هستند به کار می‌رود. همچنین، کاربرد این کلمه در زمینه‌های غیرمربوط به مو نیز گاه به معنای «پیچیده» یا «غیرعادی» است، ولی در متن‌های رسمی و روزمره، رایج‌ترین کاربرد آن مربوط به توصیف ساختار موها است.

    از منظر فیزیولوژیکی و زیبایی‌شناسی، kinky hair نوعی ساختار موی طبیعی است که الگوی رشد آن به شکل مارپیچی یا بسیار فر است. این نوع مو معمولاً خشک‌تر و شکننده‌تر از موهای صاف است و نیاز به مراقبت ویژه دارد تا سالم و براق باقی بماند. محصولات مراقبتی مخصوص موهای فر یا حالت‌دهنده‌های ملایم برای حفظ رطوبت و جلوگیری از وزشدن موها طراحی شده‌اند. شناخت ویژگی‌های kinky hair برای آرایشگران و متخصصان مراقبت از مو اهمیت بالایی دارد، زیرا تکنیک‌های استاندارد موهای صاف در این حالت‌ها ممکن است کارایی نداشته باشد.

    از دیدگاه فرهنگی، موهای kinky در برخی جوامع به عنوان بخشی از هویت قومی و فرهنگی محسوب می‌شوند. در طول تاریخ، جوامع مختلف نگرش‌های متفاوتی نسبت به موهای فر و پیچ‌خورده داشته‌اند؛ گاه آن را نشانه‌ی زیبایی طبیعی و اصالت فرهنگی می‌دانسته‌اند و گاه فشارهای اجتماعی و مد باعث شده افراد به صاف کردن موهای خود تمایل پیدا کنند. امروزه، بسیاری از افراد با پذیرش و مراقبت از موهای طبیعی خود، به دنبال نشان دادن زیبایی‌های ذاتی و تنوع ساختاری مو هستند.

    در حوزه‌ی مد و زیبایی، kinky hair الهام‌بخش سبک‌ها و طراحی‌های خاص شده است. آرایشگران و طراحان مو از الگوهای فر و پیچ‌خورده برای خلق مدل‌های متنوع، حجیم و چشم‌نواز استفاده می‌کنند. استفاده از بافت‌ها، رنگ‌ها و حالت‌دهنده‌های مناسب می‌تواند زیبایی طبیعی موهای kinky را برجسته کند و همزمان سلامت آن‌ها را حفظ نماید.

    از منظر روان‌شناختی، پذیرش موهای kinky و مراقبت از آن‌ها می‌تواند نشانه‌ای از اعتمادبه‌نفس و خودپذیری باشد. افرادی که با ویژگی‌های طبیعی خود راحت هستند، اغلب روحیه‌ای مثبت‌تر و حس هویت قوی‌تری دارند. این پذیرش، علاوه بر جنبه‌های زیبایی‌شناسی، پیامی فرهنگی و اجتماعی نیز دارد؛ پیامی که تنوع و تفاوت‌های طبیعی انسان‌ها را می‌پذیرد و آن‌ها را جشن می‌گیرد.

    ارجاع به لغت kinky

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «kinky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kinky

    لغات نزدیک kinky

    • - kinkajou
    • - kinkeeping
    • - kinky
    • - kinnaper
    • - kinnikinnick
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.