آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Normal

    ˈnɔːrməl ˈnɔːml

    صفت تفضیلی:

    more normal

    صفت عالی:

    most normal

    معنی normal | جمله با normal

    adjective A2

    عادی، معمول، معمولی، متعارف، طبیعی، بهنجار، نرمال (موقعیت و رفتار و حرارت و غیره)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    the normal rainfall in this region

    میزان معمولی باران در این ناحیه

    normal breathing

    دم‌زنی بهنجار، تنفس طبیعی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    normal behavior and abnormal behavior

    رفتار بهنجار و رفتار نابهنجار

    normal working hours

    ساعات عادی کار

    normal pronunciation

    تلفظ معمولی

    the normal word order in a sentence

    ترتیب معمولی واژه‌ها در جمله

    adjective

    طبیعی، عادی، نرمال، سالم (شخص)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    a normal child

    بچه‌ی سالم و معمولی

    She seemed like a normal person, with no visible signs of physical or mental health issues.

    او فردی نرمال به نظر می رسید، بدون هیچ نشانه‌ی مشهودی از مشکلات جسمی یا روانی.

    noun countable

    ریاضی خط عمود، خط قائم

    The mathematician drew a normal to the curve to find the gradient at a specific point.

    ریاضی‌دان یک خط عمود بر منحنی رسم کرد تا شیب را در یک نقطه‌ی خاص پیدا کند.

    He explained the concept of a normal as a line that intersects a curve at a right angle.

    او مفهوم خط قائم را به عنوان خطی توضیح داد که منحنی را در یک زاویه‌ی قائمه قطع می‌کند.

    adjective

    ریاضی عمود، قائم

    In a right triangle, the hypotenuse is not normal to either of the legs.

    در مثلث قائم‌الزاویه، وتر بر هیچ یک از اضلاع عمود نیست.

    The two lines are normal to each other and intersect at a right angle.

    این دو خط بر یکدیگر عمود هستند و در یک زاویه‌ی قائمه یکدیگر را قطع می‌کنند.

    adjective

    شیمی نرمال (محول)، خطی (هیدروکربن)، خنثی (نمک)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    The normal hydrocarbon chain contains only single bonds.

    پیوند هیدروکربن خطی فقط حاوی پیوندهای یگانه است.

    a normal solution

    محلول نرمال

    noun

    حالت عادی، حالت طبیعی، حالت نرمال، حد طبیعی، حد نرمال

    Life returned to normal once the storm passed.

    پس از گذشت طوفان، زندگی به حالت عادی بازگشت.

    The normal for a healthy adult is to sleep around 7 to 9 hours each night.

    برای یک فرد بالغ سالم، حد نرمال این است که هر شب حدود ۷ تا ۹ ساعت بخوابد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد normal

    1. adjective common, usual
      Synonyms:
      usual ordinary typical general average regular standard conventional popular habitual customary traditional prevalent routine natural acknowledged unexceptional commonplace run-of-the-mill methodical orderly typic median mean accustomed
      Antonyms:
      unusual uncommon strange irregular abnormal odd
    1. adjective sane, rational
      Synonyms:
      rational reasonable sound healthy right well-adjusted together lucid whole wholesome cool right-minded in one’s right mind all there compos mentis
      Antonyms:
      irrational insane abnormal unbalanced odd eccentric irregular

    لغات هم‌خانواده normal

    • noun
      normalcy, normal, normalization
    • adjective
      normal
    • verb - transitive
      normalize
    • adverb
      normally

    سوال‌های رایج normal

    صفت تفضیلی normal چی میشه؟

    صفت تفضیلی normal در زبان انگلیسی more normal است.

    صفت عالی normal چی میشه؟

    صفت عالی normal در زبان انگلیسی most normal است.

    ارجاع به لغت normal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «normal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/normal

    لغات نزدیک normal

    • - norm
    • - norma
    • - normal
    • - normal distribution
    • - normal exit
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.