rough, ungainly, abrasive, crude, gross, crass, rustic, raucous, gruff, uneven, hoarse, strident, thick, harsh, coarse, tough, indelicate
قیافهاش نهاد خشن و سبع او را بروز میداد.
His features advertised his harsh and brutal nature.
مبارزهی خشن ولی منصفانه
a rough but clean contest
ناپسند lurid
کلمهی «خشن» در انگلیسی معمولاً rough، harsh یا coarse ترجمه میشود، بسته به بافت جمله و معنایی که مدنظر است. واژهی «خشن» در زبان فارسی میتواند به چند جنبهی مختلف اشاره داشته باشد: بافت فیزیکی یک سطح، حالت صدا، رفتار یک فرد، یا حتی شرایط محیطی.
اگر دربارهی بافت فیزیکی صحبت شود، مثلاً سطحی که صاف نیست و پوست را میخراشد، معادل آن rough یا coarse خواهد بود. برای نمونه، یک دیوار آجری یا پارچهای زبر ممکن است «خشن» توصیف شود. در توصیف صدا یا لحن گفتار، harsh بیشتر به کار میرود؛ مثلاً وقتی کسی با صدای بلند و آزاردهنده صحبت میکند، صدای او خشن است. همچنین وقتی از رفتار یا شخصیت یک فرد صحبت میکنیم، «خشن» میتواند به معنای بیاحساس، سختگیر یا گاهی حتی ظالم باشد. در چنین مواقعی harsh یا rough بهعنوان ترجمه مناسبتر است. مثلاً یک پدر سختگیر که احساسات فرزندانش را در نظر نمیگیرد ممکن است رفتاری خشن داشته باشد.
خشن بودن میتواند بار معنایی منفی داشته باشد، چرا که معمولاً با ناراحتی، سختی یا نبود لطافت همراه است. اما گاهی در بعضی زمینهها، مثل ظاهر چهره یا طبیعت دستنخورده، ممکن است خشن بودن نشانهای از قدرت یا اصالت تلقی شود. بنابراین، در کاربرد این کلمه، بافت جمله و لحن کلی اهمیت زیادی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خشن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشن