فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ضخیم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کلفت

فونتیک فارسی

zakhim
صفت

thick, thickset, beamy, broad, bulky, packy-

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دیوارهای ضخیم مدافعین را مصون می‌داشتند.

The defenders were sheltered by thick walls.

پتوهای پشمی ضخیم

thick woollen blankets

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضخیم

  1. مترادف:
    تناور خشن درشت دفزک زبر ستبر قطور کلفت گند
    متضاد:
    باریک لطیف

ارجاع به لغت ضخیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضخیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضخیم

لغات نزدیک ضخیم

پیشنهاد بهبود معانی