آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آذر ۱۴۰۴

    Jiffy

    ˈdʒɪfi ˈdʒɪfi

    معنی jiffy | جمله با jiffy

    noun singular informal

    لحظه، آن، چشم به‌هم‌زدنی، یک دقیقه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She did it in a jiffy.

    در یک چشم برهم زدن آن را انجام داد.

    He disappeared in a jiffy before anyone could stop him.

    او در یک آن ناپدید شد قبل‌از اینکه کسی بتواند جلویش را بگیرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد jiffy

    1. noun instant
      Synonyms:
      moment minute second flash jiff shake breath trice twinkling split second crack

    سوال‌های رایج jiffy

    معنی jiffy به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی jiffy در زبان فارسی به معنای «لحظه»، «چشم‌به‌هم‌زدنی» یا «آن» ترجمه می‌شود و کاربردی عامیانه و محاوره‌ای دارد که نشان‌دهنده گذر بسیار کوتاه زمان است.

    این واژه در گفتار روزمره برای اشاره به زمانی بسیار کوتاه استفاده می‌شود، به گونه‌ای که گویی اتفاق یا عمل مورد نظر تقریباً بلافاصله یا در «یک چشم به هم زدن» رخ می‌دهد.

    از نظر ریشه‌شناسی، کلمه jiffy احتمالاً از زبان انگلیسی قدیمی آمده و در طول زمان به عنوان واحدی غیررسمی برای زمان کوتاه استفاده شده است. در مکالمات روزمره، این کلمه بیانگر انتظار یا انجام عملی با سرعت بسیار زیاد است. مثلاً وقتی کسی می‌گوید «I’ll be there in a jiffy»، یعنی «خیلی زود می‌رسم» یا «در یک لحظه می‌آیم». این عبارت به طور ضمنی آرامش خاطر و اطمینان از سرعت عمل را منتقل می‌کند.

    از دیدگاه علمی و فنی، jiffy در برخی حوزه‌ها مانند فیزیک و کامپیوتر تعریف دقیق‌تری دارد. به عنوان مثال، در فیزیک، jiffy می‌تواند به واحد زمانی بسیار کوتاهی اشاره داشته باشد که بسته به زمینه متفاوت است؛ برای نمونه، در برخی مباحث فیزیکی به زمان لازم برای عبور نور از یک سانتی‌متر یا یک فوت اشاره می‌کند که حدود چند نانوثانیه است. همچنین در علوم کامپیوتر، jiffy واحدی است که برای اندازه‌گیری دوره‌های کوتاه زمانی سیستم‌های عامل به کار می‌رود. این کاربردهای تخصصی، گستردگی معنایی jiffy را در سطوح مختلف نشان می‌دهد.

    از منظر ارتباطی و روان‌شناختی، استفاده از کلمه jiffy در مکالمات روزمره بار معنایی مثبت و دوستانه دارد و به ایجاد حس نزدیکی و صمیمیت کمک می‌کند. این کلمه باعث می‌شود که بیان زمان کوتاه به شکل ساده، سریع و غیررسمی منتقل شود و طرف مقابل احساس راحتی و اطمینان پیدا کند. در موقعیت‌های اجتماعی، به کار بردن jiffy نشان‌دهنده روحیه‌ی سریع‌العمل و پاسخگویی سریع فرد است.

    از نظر فرهنگی، jiffy در زبان انگلیسی به یکی از اصطلاحات محبوب تبدیل شده که حتی در رسانه‌ها، تبلیغات و طنز استفاده می‌شود. این کلمه به دلیل حس سرعت و کارآمدی که منتقل می‌کند، در موقعیت‌هایی که نشان دادن زمان کم اهمیت دارد، بسیار مناسب است. همچنین، در زبان ادبیات و فیلم‌ها، به‌کارگیری jiffy به تقویت ریتم گفتار و افزایش جذابیت مکالمات کمک می‌کند.

    jiffy نمادی از زمان کوتاه و حرکت سریع است که در سطوح مختلف علمی، فنی و روزمره کاربرد دارد. این کلمه به زبان و فرهنگ انگلیسی رنگ و انرژی می‌بخشد و نقش مهمی در انتقال مفاهیم مربوط به سرعت، فوریت و انجام سریع امور ایفا می‌کند. یادگیری و استفاده درست از این واژه می‌تواند به غنای زبان گفتاری و نوشتاری افراد کمک کند.

    ارجاع به لغت jiffy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jiffy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jiffy

    لغات نزدیک jiffy

    • - jidda
    • - jiff
    • - jiffy
    • - jig
    • - jigger
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.