شکل جمع:
jigsنوعی رقص تند، آهنگ رقص تند، جستوخیز سریع، شیرینکاری، با آهنگ تند رقص کردن، جستوخیز کردن، استهزا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She jigged the baby up and down on her knee.
او کودک را روی زانو بالا و پایین میپراند.
He jigged on his feet.
روی پاهایش ورجهوورجه میکرد.
(عامیانه) به سرعت، به تندی، در زمان کوتاه
فاش شدن دروغ، رو شدن چیزی، لو رفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jig» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jig