آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Jig

dʒɪɡ dʒɪɡ

شکل جمع:

jigs

معنی jig | جمله با jig

noun adverb

نوعی رقص تند، آهنگ رقص تند، جست‌وخیز سریع، شیرین‌کاری، با آهنگ تند رقص کردن، جست‌وخیز کردن، استهزا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She jigged the baby up and down on her knee.

او کودک را روی زانو بالا و پایین می‌پراند.

He jigged on his feet.

روی پاهایش ورجه‌وورجه می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد jig

  1. noun an indirect, usually cunning means of gaining an end
  1. noun music in three-four time for dancing a jig
    Synonyms:
    hop gigue contredanse song-and-dance

Idioms

in jig time

(عامیانه) به سرعت، به تندی، در زمان کوتاه

the jig is up

فاش شدن دروغ، رو شدن چیزی، لو رفتن

سوال‌های رایج jig

شکل جمع jig چی میشه؟

شکل جمع jig در زبان انگلیسی jigs است.

ارجاع به لغت jig

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jig» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jig

لغات نزدیک jig

پیشنهاد بهبود معانی