حیله، فریب، خدعه، تزویر، مکر، تلبیس، به طمع انداختن، فریفتن، اغوا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is back to his old wiles.
او به حیلههای سابقش برگشته است.
His sermons would even wile the birds from the trees.
موعظههای او حتی پرندگان را از درختان جلب میکرد.
حرام کردن، به بطالت گذراندن، تلف کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wile