زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Gambit

ˈɡæmbɪt ˈɡæmbɪt

شکل جمع:

gambits

معنی gambit | جمله با gambit

noun countable

ترفند، کلک، حیله، حرکت هوشمندانه، حرکت استراتژیک (برای به‌دست آوردن برتری معمولاً با پذیرش ریسک)

he politician’s promise to abolish university fees was clearly an election-year gambit.

وعده‌ی آن سیاست‌مدار برای حذف شهریه‌ی دانشگاه، کاملاً کلک انتخاباتی بود.

His gambit to criticize the CEO in public backfired badly.

حرکت هوشمندانه‌اش برای انتقاد از مدیرعامل در جمع، بدجوری نتیجه‌ی معکوس داد.

noun countable

گامبی (شروع بازی شطرنج با فدا کردن مهره برای کسب برتری در ادامه‌ی بازی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He used a little-known gambit that surprised even the experienced players.

او از گامبی کمترشناخته‌شده‌ای استفاده کرد که حتی بازیکنان باتجربه را هم غافلگیر کرد.

The Queen’s Gambit is one of the most popular chess openings.

گامبی وزیر یکی از محبوب‌ترین شروع‌های شطرنج است.

noun countable

شروع مکالمه، جمله‌ی آغازین

The politician's gambit was a light-hearted joke to ease the tension.

جمله‌ی آغازین آن سیاست‌مدار، شوخی ملایمی برای کاهش تنش بود.

“I hear you know my sister” was her opening gambit at the party.

«شنیدم خواهـرم رو می‌شناسی» عبارت شروع مکالمه‌اش در مهمانی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gambit

  1. noun plan, plot
    Synonyms:
    trick ruse ploy design device plot maneuver gimmick artifice play jig

سوال‌های رایج gambit

شکل جمع gambit چی میشه؟

شکل جمع gambit در زبان انگلیسی gambits است.

ارجاع به لغت gambit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gambit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gambit

لغات نزدیک gambit

پیشنهاد بهبود معانی