شکل جمع:
gambitsترفند، کلک، حیله، حرکت هوشمندانه، حرکت استراتژیک (برای بهدست آوردن برتری معمولاً با پذیرش ریسک)
he politician’s promise to abolish university fees was clearly an election-year gambit.
وعدهی آن سیاستمدار برای حذف شهریهی دانشگاه، کاملاً کلک انتخاباتی بود.
His gambit to criticize the CEO in public backfired badly.
حرکت هوشمندانهاش برای انتقاد از مدیرعامل در جمع، بدجوری نتیجهی معکوس داد.
گامبی (شروع بازی شطرنج با فدا کردن مهره برای کسب برتری در ادامهی بازی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He used a little-known gambit that surprised even the experienced players.
او از گامبی کمترشناختهشدهای استفاده کرد که حتی بازیکنان باتجربه را هم غافلگیر کرد.
The Queen’s Gambit is one of the most popular chess openings.
گامبی وزیر یکی از محبوبترین شروعهای شطرنج است.
شروع مکالمه، جملهی آغازین
The politician's gambit was a light-hearted joke to ease the tension.
جملهی آغازین آن سیاستمدار، شوخی ملایمی برای کاهش تنش بود.
“I hear you know my sister” was her opening gambit at the party.
«شنیدم خواهـرم رو میشناسی» عبارت شروع مکالمهاش در مهمانی بود.
شکل جمع gambit در زبان انگلیسی gambits است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gambit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gambit