با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gambit

ˈɡæmbɪt ˈɡæmbɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gambited
  • شکل سوم:

    gambited
  • سوم شخص مفرد:

    gambits
  • وجه وصفی حال:

    gambiting
  • شکل جمع:

    gambits

معنی

  • noun
    شروع بازی شطرنج، از دست دادن یکی دو پیاده دربرابر تحصیل امتیازاتی، بذله، موضوع بحث
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gambit

  1. noun plan, plot
    Synonyms: artifice, design, device, gimmick, jig, maneuver, play, ploy, ruse, trick

ارجاع به لغت gambit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gambit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gambit

لغات نزدیک gambit

پیشنهاد بهبود معانی