آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آبان ۱۴۰۴

    Relativity

    ˌreləˈtɪvəti ˌreləˈtɪvəti

    معنی relativity

    noun

    فرضیه نسبی، فلسفه نسبیه، نسبی بودن، نسبیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد relativity

    1. noun the physical theory of the relativity and interdependence of matter, time, and space
      Synonyms:
      special-relativity theory of general relativity restricted relativity time as space fourth-dimension the denial of the absolute the curvilinear universe
    1. noun (physics) the theory that space and time are relative concepts rather than absolute concepts
      Synonyms:
      relativity theory theory-of-relativity Einstein's theory of relativity
    1. noun the state of being dependent
      Synonyms:
      dependence contingency interconnection interdependence relevancy pertinency conditionality proportionality comparability relativism

    سوال‌های رایج relativity

    معنی relativity به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «relativity» در زبان فارسی به «نسبیت» ترجمه می‌شود.

    این واژه به مفهومی اشاره دارد که موقعیت، حرکت، زمان یا دیگر ویژگی‌ها وابسته به چارچوب مرجع خاصی هستند و نمی‌توان آن‌ها را به صورت مطلق یا مستقل از زمینه اندازه‌گیری در نظر گرفت. واژه‌ی relativity از ریشه‌ی relative به معنای «نسبتی» گرفته شده و در علوم فیزیک و فلسفه کاربرد گسترده دارد، به ویژه در نظریه‌های علمی که دیدگاه‌های مطلق را به چالش می‌کشند.

    در فیزیک کلاسیک و مدرن، relativity به ویژه با نظریه‌های آلبرت اینشتین مرتبط است. نظریه نسبیت خاص (Special Relativity) نشان می‌دهد که زمان و مکان برای ناظران مختلف می‌توانند متفاوت باشند و مفاهیم سرعت، حرکت و جرم وابسته به چارچوب مرجع‌اند. نظریه نسبیت عام (General Relativity) نیز گرانش را به عنوان انحنای فضا-زمان معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که حرکت و نیروها نسبت به محیط و جرم‌های دیگر قابل سنجش هستند. به این ترتیب، relativity مفهومی بنیادی در درک رفتار ماده، انرژی و حرکت در جهان است.

    در زندگی روزمره و فلسفه، relativity می‌تواند به معنای نسبیت فرهنگی، اخلاقی یا اجتماعی نیز به کار رود. برای مثال، ارزش‌ها، باورها یا ادراکات افراد و جوامع می‌توانند نسبی باشند و بسته به زمینه، زمان یا شرایط تغییر کنند. این کاربرد نشان می‌دهد که relativity تنها به علوم طبیعی محدود نمی‌شود و مفهومی عمومی برای درک تفاوت‌ها و چارچوب‌های مختلف دیدگاهی نیز است.

    از دیدگاه زبان‌شناسی و معنایی، واژه relativity توانایی انعطاف بالایی دارد و به عنوان یک مفهوم انتزاعی می‌تواند در متن‌های علمی، آموزشی و فلسفی به کار رود. این واژه نشان می‌دهد که هیچ چیزی به صورت مطلق نیست و همه چیز در چارچوب یک سیستم یا مرجع خاص قابل اندازه‌گیری و ارزیابی است.

    در آموزش و پرورش علمی، فهم relativity به دانش‌آموزان و دانشجویان کمک می‌کند تا مفاهیم پیچیده‌ای مانند حرکت نسبی، زمان، فضا و نیرو را بهتر درک کنند و دیدگاه علمی عمیق‌تری نسبت به جهان پیرامون پیدا کنند. به بیان دیگر، این واژه آن‌ها را به درک ارتباطات و تعامل‌های پیچیده در طبیعت و جهان تشویق می‌کند.

    «relativity» واژه‌ای است که مفهوم وابستگی، نسبیت و چارچوب‌محور بودن پدیده‌ها را منتقل می‌کند. چه در علوم فیزیکی و چه در فلسفه و تفکر اجتماعی، relativity یادآور این است که هیچ پدیده‌ای به صورت مطلق و مستقل از زمینه وجود ندارد و فهم دقیق جهان مستلزم در نظر گرفتن چارچوب‌ها و نسبت‌های مختلف است.

    ارجاع به لغت relativity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «relativity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/relativity

    لغات نزدیک relativity

    • - relatively
    • - relativism
    • - relativity
    • - relativity of knowledge
    • - relativize
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.